جامعه پویا -فیلم سینمایی سازهای ناکوک اولین ساخته علی حضرتی در مقام کارگردان است. سازهای ناکوک یک فیلم در ژانر خانوادگی و اجتماعی است که بازیگران برجستهای در ان حضور دارند.
بازیگران سازهای ناکوک
هنگامه قاضیانی، غزل شاکری، حامد کمیلی،مرتضی ضرابی و احمد عربانی بازیگران این فیلم هستند. تهیه کنندگی فیلم را فرشته طائر پور برعهده داشته است.
داستان فیلم سازهای ناکوک
فیلم سازهای ناکوک یک فیلم در ژانرخانوادگی و اجتماعی است "این فیلم قصه دو خواهر است که با ورود مردی عاشق، هویت اولی در آستانه فروپاشی و شخصیت دومی در مسیر جدیدی از خودشناسی قرار میگیرد".

نقدی بر فیلم سازهای ناکوک
"هدیه" با بازی غزل شاکری، با مشکلات روحی و روانی متعددی دست و پنجه نرم میکند. همزمان خواهرش "هلیا" با نقش آفرینی هنگامه قاضیانی، سعی دارد شرایط را مدیریت و از بحران خارج کند. بزرگترین مشکل سازهای ناکوک، شخصیت پردازی ناقص آن است که تبدیل به یک ضعف جدی شده است. هلیا یک روانشناس است، اما به جای آنکه در شخصیت و روند فیلم، این قضیه نشان داده شود، تماشاگر باید با استناد به دیالوگها و تاکید فیلم بر دکتر بودن او، متوجه روانشناس بودن هلیا شود.
هدیه نیز باید شخصیتی بیمار و پر چالش را به تصویر بکشد، اما تماشاگر در طول فیلم متوجه نمیشود که چرا هدیه باید تا این حد ذهن درگیری داشته باشد که منجر به بیماری او شده است. تنها بر این موضوع که او بیمار است و باید درک شود، مکرراً تاکید میشود.
اصولاً در فیلمها و آثاری که موضوع روانشناسانه دارند، باید پرداخت صریح و پردازش عمیقی صورت گیرد تا مخاطب بتواند با موضوع و بستری که فیلمساز میخواهد درباره آن حرف بزند، بیشتر آشنا شود. اما در سازهای ناکوک تعداد حفرههای ریز و درشت آنقدر زیاد است که داستان اصلی فیلم گم شده است. هدیه یک بیمار روحی است و باید از او مراقبت شود، اما مخاطب نمیتواند ارتباطی هرچند اندک با او برقرار کند. اینکه هدیه از مادرش ژن خودکشی به ارث برده و همچون او دچار افسردگی است، در حد دیالوگ باقی مانده و هرگز واکاوی نمیشود.
روانپزشک بودن هلیا نیز هیچ کارکردی برای اثر ندارد. او تنها در یک آسایشگاه روانی حضور دارد و اگر روانپزشک هم نبود، تأثیری بر فیلم نداشت. هیچ گذشتهای از این دو خواهر و اینکه چرا هلیا علی رغم آنکه روانپزشک است، نتوانسته بیماری روحی خواهرش را تشخیص داده و مداوا کند نشان داده نمیشود. او فقط دیالوگ میگوید، هدیه را از رفتن به خانه پدری منع میکند و چاقوها را از او پنهان میسازد.
پارسا، همسر هدیه با بازی حامد کمیلی نیز یک شخصیت منفعل است که فقط میگوید عاشق هدیه است و هیچ تأثیری بر روند داستان ندارد. درک هر سه این شخصیتها به دلیل عدم شخصیت پردازی درست، مخاطب را از فیلم دور نگه میدارد. سازِ چَنگ هم کارکردی برای فیلم ندارد. هدیه قرار است برای ساز چنگ آهنگی بسازد، اما نه او را در حال نوشتن نت میبینیم و نه در حال نواختن. او تنها در طول فیلم دستی به سازش میکشد.
سازهای ناکوک تنها نماها و قاب بندیهای کارت پستالی دارد که بیشتر ذوق زدگی فیلمساز به شمار میآید. سکانس پایانی هم مثل کل فیلم، بی منطق رها میشود و کارگردان تنها به یک پایان خوش بسنده نموده است. شاید بهتر باشد حضرتی عطای کارگردانی را به لقایش ببخشد و در همان قامت تهیه کننده در سینما باقی بماند.