جامعه پویا -سریال دلدادگان سریال در ژانر درام عاشقانه است که ماجرای یک عشق ناکام قدیمی را به عشق میان دو جوان پیوند می زند.
سریال دلدادگان در دو فصل تهیه شده است.
خلاصه داستان سریال دلدادگان
این سریال داستان زندگی یک دختر جاهطلب و پر از آرزوهای دور و دراز به نام فرزانه (لیندا کیانی) است که ابتدا عاشق یک جوان ساده و جاهل مسلک بنام مالک (آرش مجیدی) میشود. در ادامه داستان، مالک بهطور اتفاقی با یک گروه انقلابی آشنا میشود و با آنها همکاری میکند. در همین زمان جوان دیگری به نام نادر (حمید گودرزی) که ظاهراً صاحب یک شیرینیفروشی است اما در اصل یک عنصر امنیتی و وابسته به ساواک است وارد این محل میشود و به فرزانه دل میبندد. نادر برای به دست آوردن فرزانه، مالک را لو میدهد و او پس از دستگیری به سیستان تبعید میشود. فرزانه که از بازگشت مالک ناامید است برای ارضای جاهطلبیهای خود از مالک دست میکشد و به عشق نادر جواب مثبت میدهد و با او ازدواج میکند.
از طرف دیگر مرضیه (سمیرا حسنپور) دوست فرزانه که در ابتدا از شخصیت مالک خوشش نمیآید و از فرزانه می خواهد با او ازدواج نکند، بعد از اینکه متوجه انقلابی بودن او میشود، کمکم به او علاقهمند شده و با او ازدواج میکند. کینه اولیه فرزانه از مرضیه از همینجا شکل میگیرد که یکی از پایههای اصلی روند قصه در سریال است. نادر هم که بعد از انقلاب سعی دارد با زرنگی خود را انقلابی جا بزند موفق نمیشود و سوابق امنیتی و قاچاق او توسط دوستان سپاهی مالک برملا میشود. شبی که قرار است نادر دستگیر شود مالک به خانه او می رود تا کمک کند که این دستگیری بی سر و صدا انجام شود تا آبروی نادر و خانواده حفظ شود. اما نادر خانه خود را آتش می زند تا به همراه خانواده اش بگریزد اما فقط موفق به نجات همسرش می شود. در آن شب، خواهر و شوهر خواهر فرزانه (برادر نادر) نیز در خانه آنها بودند و آتش می گیرند و بقیه فکر می کنند که نادر و فرزانه از بین رفتند. نادر حین فرار به زندان می رود و کشته می شود.
فرزانه کینه مرگ فرزند و همسرش را از مالک به دل می گیرد. عنایت دوست نادر به کمک فرزانه می آید و سراغ پول و طلاهای نادر می روند و ثروت زیادی به دست می آورند. مالک و مرضیه به تازگی صاحب فرزندی به نام بهار شده اند و فرزانه که به خیال بقیه کشته شده است و نام جدید خود را افسانه گذاشته است برای انتقام فرزند آنها را می دزدد و نامش را ارغوان می گذارد در حالی که مالک و مرضیه هیچ تقصیری نداشتند. مالک و مرضیه فرزند فرزانه سهیل را از آتش سوزی نجات داده اند و به فرزندی قبولش کرده اند و نامش را امیر گذاشته اند. اما انتقام گیری فرزانه که از زنده ماندن پسرش بی خبر است هنوز تمام نشده است.
فرزانه که نام خود را افسانه مشکات گذاشته است رئیس شرکتی است که در آن پول شویی انجام می شود.امیر (سهیل) در کنار مالک و مرضیه زندگی خوبی دارد.او مامور اطلاعات است و به خاطر خلاف هایی که در شرکت افسانه انجام می شود در نقش یک حسابدار ساده به شرکت می رود. افسانه که متوجه می شود او پسر مالک است فکر انتقام به سرش می زند و تصمیم می گیرد خود را به امیر نزدیک کند.او از دخترش ارغوان که در واقع دختر مالک است می خواهد که وانمود کند عاشق امیر است و ارغوان نامزدش هاتف که پسر عنایت است را راضی می کند که در مدت کوتاهی این نقش را بازی کند.افسانه می خواهد اسناد شرکت را به نام امیر کند اما چون امیر آگاه است که در این شرکت چه اتفاق هایی می افتد قبول نمیکند.
امیر متوجه می شود که عشق ارغوان به او یک بازی است.اما طی مدتی ارغوان واقعاً به امیر دل می بندد و امیر متوجه محبت واقعی ارغوان می شود و خود نیز عاشق ارغوان می شود.در طی این مدت افسانه خانواده مالک را از هم می پاشاند.نامزد عقدی حدیث دختر مرضیه و مالک که پارسا نام دارد گرفتاری زیادی دارد.مادر او به علت یک قتل غیر عمد در زندان است اما او توان پرداخت دیه را ندارد.از این رو افسانه از او می خواهد که به شرط آزادی مادرش حدیث را رها کند و او از سر ناچاری قبول می کند چون در غیر این صورت مادرش را از دست می دهد.او کسی را می فرستد تا پسر کوچک مالک حامد را که یک نخبه است معتاد قرص کند و حامد فکر می کند این قرص ها قرص های شب امتحان هستند.در این حال که دیگر خانواده مالک از هم پاشیده افسانه قصد فرار دارد.هاتف حس می کند افسانه سرش را کلاه گذاشته است و برای به دست آوردن ارغوان قصد کشتن امیر را دارد.عنایت عاشق افسانه بود و در مهار کردن هاتف به افسانه کمک می کرد و فکر می کرد افسانه می خواهد با او ازدواج کند اما افسانه سر عنایت را هم شیره مالیده بود.
کسی که حامد را معتاد کرده بود و باعث شده بود او به بیمارستان منتقل شود به پیش مرضیه و مالک می رود و می گوید که افسانه پشت این ماجرا بوده.در همین حال هاتف امیر و ارغوان را به جای دوری برده است و می خواهد امیر را بکشد.مالک و مرضیه با افسانه درگیر می شوند و افسانه می گوید که چه کسی است و ارغوان دختر آن هاست و قرار است پسر آنها کشته شوند اما متوجه می شود که امیر پسر خود اوست.قرار بوده در داستان واقعی وقتی هاتف در حال کشتن امیر است افسانه به جای امیر کشته شود اما به خاطر بعضی مشکلات که در حال ساخت سریال پیش آمد هاتف به ارغوان شلیک می کند تا امیر را در دلتنگی بگذارد و در آخر خود هاتف نیز می میرد و ارغوان به کما می رود.افسانه در حال فرار دستگیر می شود و مالک و مرضیه دوباره زندگی عادی خود را پیدا می کنند و پارسا به پیش حدیث بر می گردد و حال حامد خوب می شود و امیر زندگی اش را در کنار مالک و مرضیه ادامه می دهد و منتظر می مانند تا ارغوان به زندگی برگردد.

بازیگران سریال دلدادگان
شاهرخ استخری
سامان صفاری
ارسلان اصلانی
سانیا سالاری
حمید گودرزی
آرش مجیدی
سمیرا حسن پور
مسعود رایگان
پانتهآ بهرام
اصغر محبی
مهرانه مهینترابی
افسانه ناصری
مهدی صبایی
سیروس همتی
لیندا کیانی
ملیکا شریفی نیا
رؤیا میر علمی
پویا کرمی
علی سخنگو
سارا نجفی
بهشاد شریفیان
افسانه چهره آزاد
پویا امینی
مجید پتکی
علیرضا استادی
سجاد قراگزلو
مهناز خوش خو
مجید صیادی
فرید قبادی
سریال دلدادگان چند قسمت است
سریال دلدادگان در دو فصل تهیه شده و 60 قسمت است هر قسمت سریال دلدادگان 50 دقیقه است.
سریال دلدادگان را منوچهر هادی کارگردانی کرده است و ماجرای اختلاف او با پانته آ بهرام و قهر پانته آ بهرام حین فیلم برداری سریال باعث شد تا پایان داستان تغییر کند.
ساعت پخش و تکرار سریال دلدادگان از شبکه آی فیلم
سریال دلدادگان از شبکه سه پخش شده بود اما شبکه آی فیلم پخش مجدد آن را در دستور کار قرار داده است و هر روز ساعت 22 پخش و تکرار روز بعد 6 و 14است