جامعه پویا -غافلگیری ها در سریال یاغی ادامه دارد ، جاوید که برای رسیدن به ابرا دختر مورد علاقه اش همه کار می کند ناگهان خود را در یک باند مافیایی می بیند او برای کشتی گرفتن و قهرمان شدن به سراغ بهمن خان می رود و در این میان خواهرش عاطی به خاطر گذشته بهمن خان و طلا ربوده می شود رباینده شیما همسر سابق بهمن خان است. شیما که برای انتقام به ایران برگشته در گفت و گوهای مازوخیستی که دارد شک به دل طلا می اندازد ما تا اینجای کار چیز زیادی از پدر طلا مطلا نمی دانیم فقط می دانیم او مردی ثروتمند بوده است که در یک تصادف کشته شده و حالا همه دارایی اش به تنها دخترش طلا رسیده است. ازدواج بهمن خان و طلا البته زندگی بهمن را دگرگون کرده است اما حالا با شکی که شیما بر دل طلا انداخته است زندگی بهمن را دگرگون کرده است.
احتمال اینکه شیما دروغ گفته باشد وجود دارد اما احتمال اینکه بهمن هم برای تصاحب اموال طلا پدر او را به قتل رسانده باشد هم وجود دارد اما در این میان سوالی که مطرح است این است که چرا طلا شیما را به قتل رساند؟ شیما یک به یک رازهایی را از بهمن برای طلا فاش کرد اما آیا شیما چیزهایی هم از طلا می دانست که اگر بیان می کرد زندگی اش دگرگون می شد و اینبار طلا را در مظان اتهام قرار می داد؟
دلیل قتل شیما قطعا رازی در گذشته طلا بوده است چرا که وقتی شیما در دیالوگی گفت چیزهایی از بهمن و طلا می داند که آنها باور نمی کنند او متوجه شده باشد طلا دست به اسلحه شد.
کیفی که شیما به رودخانه پرت کرد
حالا با قتل شیما همه چیز تغییر کرده است جان عاطی در خطر است تنها سر نخ موجود یعنی شیما با گلوله طلا کشته شده . طلا متوجه شد شیما چیزهایی می داند که اگر بیشتر حرف بزند قطعا بهمن واکنش نشان خواهد داد. بنابراین تصمیم گرفت بدون در نظر گرفتن جان عاطی شیما را بکشد. اما قبل از قتل شیما در جاجرود کیفی را به داخل رودخانه پرت کرد او چنان کیف را بی اهمیت جلوه داد که کسی متوجه نشد ممکن است چیزی با اهمیت در آن وجود داشته باشد. اما به نظر می رسد کلید آزادی عاطی همان کیف و وسایل داخل آن باشد.
کیفی که شاید وجودش بتواند معمای اطلاعات شیما را فاش کند و مشخص شود او از کجا فهمیده است که پدر طلا را چه کسی کشته و اتفاقا طلا چه کارهایی کرده است. کیفی که سرنخ جدیدی از عاطی خواهد داد.
حالا باید دید طلا با قتل شیما آیا می تواند گذشته خود را پاک کند؟ او با مردان زیادی رابطه داشته است این را شیما گفت و اتفاقا همین حرف هم طلا را ترساند و باعث شد تا او قتل را مرتکب شود.
شیما چطور آزاد شد
شیما به گفته طلا و بهمن در مالزی به حبس ابد محکوم شده بود. همین مساله هم باعث شد تا طلا و بهمن به راحتی با هم ازدواج کنند اما یک سوال همیشه برای طلا باقی مانده بود پدرش چطور کشته شد؟ پس شاید شیما می توانست برای طلا اطلاعاتی داشته باشد و آزادی شیما پاسخ سوال طلا را داده باشد. حالا باید دید پشت آزادی شیما طلاست؟ او قصد دارد چه چیزهایی از بهمن بداند که چنین تصمیمی گرفته و به شیما کمک کرده تا آزاد شود؟