2024/05/05
۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
فامیل خواننده پاپ چطور مادر همسر دومش را کشت

فامیل خواننده پاپ چطور مادر همسر دومش را کشت

مردی که مادر همسر دومش را به قتل رسانده است به قصاص محکوم شد اینجا را بخوانید

جامعه پویا -مجرم سابقه‌دار که در مرخصی زندان، مادر همسر دومش را به قتل رسانده بود به قصاص محکوم شد.
به گزارش جوان، ۲۹ خرداد ۹۹، مأموران پلیس تهران جسد سوخته زنی را در یکی از خیابان‌های شرق تهران کشف کردند که شواهد اولیه نشان می‌داد این زن در محل دیگری کشته و در این مکان به آتش کشیده شده است.
جسد به دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و بعد از تشخیص هویت، مشخص شد متعلق به فهیمه ۶۱ ساله است که چند روز قبل مرد جوانی خبر ناپدید شدن او را به مأموران پلیس گزارش داده بود.
آن مرد که پسر مقتول بود، مورد تحقیق قرار گرفت. او در توضیح به مأموران گفت: «مادرم مغازه‌ای را در میدان امام حسین داشت که آن را سال ۹۰ به مبلغ یک میلیارد تومان به یک زن فروخت. خریدار که فریبا نام داشت به مادرم چک بلامحل داده بود، به همین خاطر مادرم با او و دو پسرش درگیری داشت، حتی شکایت هم کرده بود.»


او در ادامه گفت: «داماد فریبا یکی از خواننده‌های معروف پاپ کشور و پسرش به نام رضا نیز مرد خلافکاری است که به اتهام قاچاق مواد مخدر در زندان ساری دوران محکومیتش را می‌گذراند. رضا متأهل بود و دو فرزند داشت، اما در این مدت به خواهرم علاقه‌مند شده بود و آن‌ها نامزد بودند.»
مرد جوان ادامه داد: «چند روز قبل رضا در مرخصی از زندان با مادرم تماس گرفت و گفت می‌خواهد او را پیش طلبکارش ببرد تا پس از گرفتن طلبش، مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان هم به او بدهد. رضا از مادرم خواسته بود درباره این قرار ملاقات با کسی حرفی نزند، ولی مادرم از ترس موضوع قرار را با ما در میان گذاشت و از خانه بیرون رفت، اما دیگر او را ندیدیم تا جسدش کشف شد. حالا به رضا مشکوک هستیم و احتمالاً قتل کار او باشد.»
با ثبت این اظهارات، رضا تحت تعقیب مأموران قرار گرفت و در روند تحقیقات معلوم شد او از مهرماه ۹۱ به اتهام مشارکت در ساخت و نگهداری یک کیلو و ۴۰ گرم شیشه به ۲۵سال حبس محکوم شده است، اما بعد از مرخصی یک هفته‌ای از زندان و برگشت به آنجا، این‌بار به بهانه بیماری به بهداری زندان منتقل شده و پزشک زندان هم بعد از معاینه به او ۴۸ساعت مرخصی استعلاجی داده است، ولی رضا این‌بار در مهلت مرخصی استعلاجی به زندان برنگشت و متواری بود.


با به دست آمدن این اطلاعات و با قوت گرفتن فرضیه قتل از سوی رضا، او همچنان تحت تعقیب قرار داشت تا اینکه سه ماه بعد از حادثه به پلیس آگاهی رفت و خودش را تسلیم کرد.
متهم با انکار قتل در اظهاراتش گفت: «با مادرزنم اختلاف داشتم، اما در حدی نبود که بخواهم او را بکشم. آن روز بعد از قرار با فهیمه، او سوار ماشینم شد و بعد از کمی صحبت از ماشین پیاده شد و رفت. باور کنید نمی‌دانم چه کسی او را به قتل رسانده است.»
تحقیقات ادامه داشت تا اینکه مرد خلافکار در حالی که از خانه و خودروی او آثار خون مطابق با گروه خونی مقتول کشف شده بود، لب به اعتراف گشود و به قتل اعتراف کرد. آن مرد در توضیح گفت: «شب حادثه با فهیمه قرار داشتم تا درباره بدهی‌اش صحبت کنم. از او خواسته بودم چک‌های مادرم را همراهش بیاورد، اما وقتی سوار ماشین شد، گفت دسته چک پسرش را آورده است و بعد اصرار داشت دست از سر دخترش بردارم. او می‌گفت دخترش به بیماری سرطان مبتلا و تا حالا ۱۶۰ میلیون تومان هزینه درمانش شده است.»


متهم ادامه داد: «وقتی با این پیشنهاد مخالفت کردم، فهیمه اسلحه همراهش بود که آن را به طرفم گرفت و تهدید به قتل کرد. همان موقع اسلحه را از دستش گرفتم و به گوشه‌ای پرتاب کردم، اما او دست‌بردار نبود و دوباره به طرفم حمله کرد. آنجا بود که او را کشتم و برای گمراه کردن پلیس جسد را آتش زدم.»


با ثبت اظهارات متهم، وی این‌بار به اتهام قتل عمد راهی زندان شد و پرونده در اولین جلسه محاکمه مقابل هیئت قضایی شعبه یازدهم دادگاه به ریاست قاضی حشمتیان قرار گرفت. ابتدای جلسه فرزندان مقتول درخواست قصاص کردند. سپس یکی از پسران مقتول گفت: «متهم با حرف‌هایش مادرم را فریب داد. او قول داده بود طلب مادرم را برگرداند، ولی بی‌رحمانه او را کشت و جسدش را طوری به آتش کشید که کارشناسان پزشکی قانونی نتوانند علت اصلی مرگ را تشخیص دهند. متهم زمانی هم که زندان بود مدام با خواهرم تماس می‌گرفت و چند روزی که مادرم ناپدید شده بود جویای احوال مادرم بود، اما به محض اینکه فهمید دوربین‌های مداربسته تصویر او را ضبط کرده‌اند در زندان خودش را به بیماری زد و از زندان گریخت. برایش درخواست قصاص داریم و راضی به گذشت نیستیم.»


در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و خلاف اظهاراتش قتل را انکار کرد و گفت: «تحت فشار‌های بازجویی به قتل اعتراف کردم، اما حالا می‌خواهم حقیقت را بگویم. قبول دارم با فهیمه قرار ملاقات داشتم، اما می‌خواستم طلبش را بدهم و در عوض چک‌های مادرم را بگیرم، ولی او چک‌ها را نیاورده بود. به همین خاطر از پرداخت طلبش منصرف شدم و او را از ماشین پیاده کردم. باور کنید نمی‌دانم چه کسی یا کسانی او را به قتل رسانده‌اند.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد و با توجه به مدارک موجود در پرونده، متهم را به قصاص و پرداخت دیه محکوم کرد.

 

کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.