جامعه پویا -"دوستت دارم " آخرین جمله ای که از گلوی خون آلود دختر نوجوان خطاب به همسرش بیرون آمد
دیوان عالی کشور حکم قصاص نفس قاتلی را تایید کرد که نامزد 15 ساله اش را در یک جنایت هولناک با خوراندن قرص برنج به قتل رساند و گلوی او را نیز برید.
بیست و یکم آبان سال گذشته بود که پسر جوانی نامزد 15 ساله اش را بر ترک موتورسیکلت نشاند و به طرف کمربندی سبزوار حرکت کرد. او نقشه پلیدی را در سر می پروراند و از مدتی قبل دچار سوءظن شده بود و چنین تصور می کرد که نامزدش با پسر دیگری در فضای مجازی ارتباط دارد. دختر نوجوان هم بی خبر از نقشه شیطانی همسرش، درحالی از «دوست داشتن » سخن می گفت که نمی دانست تا دقایقی دیگر آخرین جمله «دوستت دارم» را بر زبان جاری می کند. جوان 22 ساله تیغ تیز قنادی را از محل کارش برداشته بود و آن را با خود حمل می کرد تا این که موتورسیکلت را در پارک کاجستان متوقف کرد. دختر نوجوان در حالی با شادمانی از موتورسیکلت پیاده شد که احساس می کرد روزهای خوش جوانی را در کنار نامزدش سپری می کند.
در همین هنگام پسر جوان دو قرص سفیدرنگ را که از قبل خریده بود به نامزدش داد و از او خواست تا قرص ها را استفاده کند.
«مهسا» نیز که شناختی از نوع قرص نداشت با اعتماد و اطمینان همسرش به عنوان قرص تقویتی، بر دهانش گذاشت اما چند ثانیه بیشتر طول نکشید که حال وخیمی پیدا کرد و دچار حالت تهوع وحشتناکی شد.
در همین حال، نامزد بی رحم او تیغ دسته آبی قنادی را بیرون آورد و نامزدش را روی سنگفرش های پارک بر زمین خواباند و گلویش را برید. دختر جوان که ناباورانه به چشمان خشمگین همسرش می نگریست با گلوی خون آلود و به زحمت جمله «حسین دوستت دارم» را بر زبان جاری کرد اما نامزد بی رحم که با یک تصور پوچ همسرش را به کاجستان کشانده بود تا او را به قتل برساند، توجهی به آخرین جمله عاشقانه همسرش نکرد. در این لحظه دو جوان رهگذر با دیدن این صحنه وحشتناک به سمت او آمدند تا جوان مذکور را از این جنایت هولناک بازدارند ولی او با نشان دادن تیغ خون آلود، فریاد زد «موضوع خانوادگی است و به شما ربطی ندارد!»
در حالی که دو جوان ترسیده بودند «حسین – ف» سوار موتورسیکلت شد و با رها کردن پیکر زخمی همسرش، از محل گریخت، طولی نکشید که ماموران گشت کلانتری 13 سبزوار با تماس شهروندان، به سمت پارک کاجستان عزیمت کردند، این در حالی بود که امدادگران اورژانس نیز وارد پارک شدند تا پیکر خون آلود دختر 15 ساله را به مرکز درمانی انتقال دهند. این دختر که تازه متوجه شده بود چرا نامزدش از ارتباطات فضای مجازی از او سوال می کرد با کلماتی بریده به نیروهای اورژانس گفت: به نامزدم بگویید: «من دوستش دارم!»
در حالی که امدادگران اورژانس با کمک های اولیه تلاش می کردند این دختر نوجوان را از مرگ نجات دهند، ذرات قرص های سمی در وجود او ریشه می دواند تا این که وقتی به بیمارستان رسید دیگر جانی در بدن نداشت و بر اثر عوارض ناشی از مصرف قرص های کشنده، جان خود را از دست داد.
بنا بر گزارش خراسان، از سوی دیگر نیروهای انتظامی با صدور دستورات ویژه ای از سوی دادستان سبزوار به پیگیری این پرونده جنایی پرداختند و بلافاصله هویت متهم به قتل را شناسایی کردند چرا که «مهسا» قبل از مرگ نام همسرش را بر زبان رانده بود! با دستگیری این جوان که حدود 22 سال دارد، تحقیقات گسترده ای از سوی بازپرس پرونده آغاز شد و نامزد این دختر نوجوان به صراحت ارتکاب قتل را پذیرفت. او گفت: حدود پنج ماه قبل «مهسا» را به عقد خودم درآوردم اما از مدتی قبل فهمیدم که او از طریق شبکه های فضای مجازی با جوانی به نام «سینا» ارتباط دارد و تصاویری برایش ارسال کرده است. این سوءظن افکارم را به هم ریخت تا این که امروز (روز حادثه) از محل کارم تیغ قنادی را برداشتم و به سراغ همسرم رفتم. او را سوار موتورسیکلت کردم و از او درباره فضای مجازی و ارتباط با یک پسر دیگر پرسیدم ولی او قبول نکرد که من هم ناراحت شدم و با چاقو به گردنش زدم بعد هم با دیدن خودروی گشت پلیس از محل گریختم!
متهم در دیگر مراحل تحقیقات همچنین به خوراندن قرص های کشنده به نامزدش اعتراف کرد و بدین ترتیب با تکمیل تحقیقات در دادسرا، این پرونده جنایی به دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی ارسال شد. با توجه به اهمیت و حساسیت ماجرا، که موجب خدشه دار شدن امنیت عمومی شده بود، پرونده مذکور با نظر مقامات قضایی استان در شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مورد رسیدگی قرار گرفت. در جلسات محاکمه که به ریاست قاضی جواد شاکری و مستشاری قاضی هادی دنیادیده برگزار شد، متهم برای تایید سلامت روانی به پزشکی قانونی انتقال یافت و پس از آن که متخصصان و روان پزشکان سلامت روانی وی را تایید کردند، او به تشریح جزئیات این حادثه هولناک پرداخت و گفت: در شیرینی فروشی کار می کردم که به رابطه همسرم با فرد دیگری در فضای مجازی مشکوک شدم اما او از چیزی خبر نداشت. به همین دلیل او را در ایستگاه اتوبوس سوار موتورسیکلت کردم و به سمت حاشیه کمربندی به راه افتادم در حالی که درباره عکس های فضای مجازی از او سوال می کردم دو قرص را هم که خریده بودم به او دادم تا بخورد! وقتی استفراغ کرد من هم با تیغ گلویش را بریدم. او هنوز صحبت میکرد و می گفت: «حسین دوستت دارم!» ولی من سوار بر موتورسیکلت از آن جا فرار کردم!
مدتی بعد و در جلسات دیگر محاکمه، او ارتکاب قتل را انکار کرد و با راهنمایی وکیل مدافع خودش گفت: با همسرم قرار گذاشتم وقتی سر قرار آمد او را سوار کردم و مدتی دور زدیم به درخواست او آب معدنی خریدم که در پارک کاجستان گوشی همسرم را گرفتم در حالی که قصد داشتم با تیغ قنادی خودم را بزنم همسرم مانع شد که تیغ به گلوی او خورد. درباره قرص ها نیز نمی دانستم چه عواقبی برایم دارد به همین دلیل از ترس به خوراندن قرص ها به همسرم اقرار کردم!
اگر چه متهم و وکیل مدافع تلاش کردند تا ماجرای این جنایت را به مرگ غیرعمد ارتباط دهند اما قضات با تجربه دادگاه کیفری یک خراسان رضوی با طرح چند سوال ساده، مهر تایید بر وقوع جنایت زدند و بدین ترتیب همسر22 ساله مقتول را به قصاص نفس محکوم کردند اما این رای مورد اعتراض وکیل مدافع و متهم قرار گرفت و برای بررسی دقیق تر به دیوان عالی کشور ارسال شد. قضات سپید موی دیوان عالی کشور نیز که سال ها به این گونه پرونده های جنایی رسیدگی کرده اند در همان جلسات اولیه مطالعه دقیق پرونده، بر رای شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مهر تایید زدند و این گونه پرونده «جنایت هولناک در کاجستان» برای طی مراحل قانونی و اجرای حکم به دادسرای عمومی و انقلاب بازگشت. شایان ذکر است، پس از انتصاب قاضی جواد شاکری به سمت ریاست یکی از شعبه های دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی، قاضی هادی دنیادیده نیز ریاست شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان را به عهده گرفت.