2024/10/07
۱۴۰۳ دوشنبه ۱۶ مهر
پیشنهادات ما
دو قتل و دو قصاص به خاطر درگیری بر سر یک زن و یک زمین

دو قتل و دو قصاص به خاطر درگیری بر سر یک زن و یک زمین

اختلاف به خاطر یک زن و یک زمین منجر به قتل دو نفر و حکم قصاص برای دو نفر دیگر شد اینجا را بخوانید

جامعه پویا -درگیری به‌خاطر رقابت بر سر یک زن و زمین منجر به قتل دو نفر وصدور حکم قصاص برای  دو نفر دیگر شد
درگیری میان چند شرور در میدان اصلی شهر ورامین منجر به قتل و بریدن گوش مقتول شد. در این میان دوستان مقتول منتظر حکم دادگاه نشدند و خودشان اقدام به انتقام‌گیری و قتل یک عضو خانواده متهم پرونده کردند، همین هم باعث شد تا در این پرونده دو نفر به قصاص محکوم شوند.

 

اولین درگیری خونین


این درگیری خونین سال 98 در یکی از میدان‌های اصلی شهر ورامین به وقوع پیوست و بعد از آنکه صدای شلیک چند تیر شنیده شد، میان اوباش با کشته شدن جوانی به نام پیمان پایان یافت. جسد پیمان که با شلیک دو گلوله و ضربه‌های متعدد قمه از پا درآمده و گوشش بریده شده بود به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس به پیگیری ماجرا پرداخت.

در بررسی‌های بعدی مشخص شد در آن درگیری دو نفر از دوستان پیمان نیز زخمی شده‌اند که همراه دوستان‌شان به بیمارستان منتقل شده‌اند.

دو مجروح به نام‌های سیاوش و دانیال که در بیمارستان تحت درمان قرار گرفته بودند گفتند دوست‌شان پیمان در درگیری با یکی از گنده‌لات‌های ورامین  و نوچه‌هایش که آن شب نقاب به صورت داشتند کشته شده است.

پلیس در ادامه تحقیقات زن جوانی را که با قربانی رابطه تلفنی داشت ردیابی و بازداشت کرد. اظهارات این زن تحقیقات را وارد مرحله تازه‌ای کرد.

زن جوان گفت: مدتی بود با پیمان در رابطه بودم، اما یکی از دوستان او که گنده‌لاتی به نام جواد بود به من ابراز علاقه کرده بود و می‌خواست با من بیشتر آشنا شود. من چند بار تلفنی با او صحبت کردم. آخرین بار به من گفت قصد دارد همراه دوستانش، پیمان را به میدان اصلی شهر بکشاند و او را  با شلیک کلاشینکف بکشد.

با اظهارات زن جوان جواد  ۲۶ساله ردیابی و بازداشت شد و به شلیک خونین با همدستی ۱۸ نوچه‌اش‌ اعتراف کرد.

 

اختلاف بر سر زمین


متهم گفت: خانواده من و خانواده پیمان از سال‌ها قبل بر سر یک زمین با هم اختلاف داشتیم. اختلاف خانواده‌هایمان باعث شده بود من و پیمان چند بار در اینستاگرام با هم کل‌کل کنیم. آخرین بار وقتی پیمان در لایو اینستاگرام به من فحاشی کرد در خانه دوستم نقشه قتل او را کشیدم. من از نوچه‌هایم خواستم تا برایم کلاشینکف تهیه کنند.

جواد که چندین سابقه کیفری در پرونده‌اش دارد ادامه داد: ما می‌دانستیم آن شب پیمان قصد دارد به نمایشگاه خودرو دوستش برود. به همین خاطر شبانه به آنجا رفتیم. نوچه‌هایم که همگی چاقو و قمه داشتند به پیمان و دوستانش حمله‌ور شدند و من با کلاشینکف به آنها شلیک کردم. سپس دوستانم گوش او را بریدند و ماشین آنها را آتش زدند و ما فرار کردیم.

 به دنبال اعتراف‌های مرد شرور، ۱۸متهم دیگر بازداشت شدند و به حضور درگیری خونین اعتراف کردند.

با صدور کیفرخواست پرونده به شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. این پرونده در حال رسیدگی بود که خبر رسید برادر متهم اصلی پرونده به قتل رسیده است.

بررسی‌ها نشان داد مسعود، مقتول دوم و برادر جواد، به دست یکی از اقوام پیمان با انگیزه انتقام‌گیری با شلیک گلوله او را به قتل رسیده است. مرد ضارب به نام کامران بازداشت شد. او به قتل اعتراف کرد و گفت قصد کشتن نداشته و هدفش فقط زهرچشم گرفتن بوده. به این ترتیب برای این پرونده نیز قرار صادر و با صدور کیفرخواست به شعبه ۷ فرستاده شد.

 

رسیدگی به پرونده اولین قتل


شعبه ۷ تشکیل جلسه داد و جواد پای میز محاکمه رفت، در این میان جواد اعترافاتش را پس گرفت و منکر شلیک شد.

او گفت: یکی از دوستانم به نام شهاب که از گنده‌لات‌های ورامین است آن شب دست به شلیک زد؛ اما من به خاطر مرام و معرفتم قتل را گردن گرفتم. من آن شب کلاشینکف در دست نداشتم و شهاب تیراندازی کرد.
متهم ادامه داد: بعد از کشته شدن پیمان، اقوام او به تلافی برادر بزرگ مرا بشلا یک گلوله مقابل خانه پدری‌ام در ورامین کشتند.
نوبت دفاع به شهاب که رسید گفت: اتهام معاونت در قتل را قبول دارم اما جواد دروغ می‌گوید، من به پیمان شلیک نکردم.
در ادامه ۱۷ متهم دیگر نیز به دفاع پرداختند و تنها یک نفر از آنها شهاب را عامل شلیک به پیمان معرفی کرد.

به این ترتیب فیلم دوربین مداربسته بررسی و جواد و شهاب به مرکز تشخیص هویت پلیس آگاهی معرفی شدند تا کارشناسان بتوانند تشخیص دهند عامل شلیک خونین کدام‌ یک از این متهمان است. در این مرحله شهاب به عنوان عامل شلیک خونین شناخته شد.

در جلسه دوم دادگاه صفایی‌فر، وکیل اولیای دم، درخواست قصاص قاتل را مطرح کرد و گفت: پرونده دیگری که در آن یکی از دوستان قربانی، برادر متهم را کشته همچنان در حال رسیدگی است و در حال حاضر اولیای دم حاضر به گذشت نیستند.

سپس جواد در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من قبلاً به خاطر رفاقتی که با شهاب داشتم به شلیک اعتراف کردم. اما حالا می‌گویم من کسی را نکشته‌ام. ما بعد از درگیری سوار ماشین شدیم و شهاب گفت برای من سوپرایزی عجیب دارد. او گوش قربانی را که بریده بود از جیبش بیرون آورد و به ما نشان داد.

او ادامه داد: شهاب برای ایجاد خطا در نتیجه تحقیقات، در زندان معتاد شد. او به شدت لاغر شده بود و همین موضوع باعث شد تا کارشناسان در مرحله اول مرا به عنوان عامل شلیک معرفی کنند.

سپس شهاب به دفاع پرداخت. او نیز انگشت اتهام را به سوی رفیقش نشانه رفت و او را عامل جنایت معرفی کرد: جواد انگیزه کافی برای قتل داشته و او خودش به سمت پیمان شلیک کرده است.

سپس شاهدان یک به یک به تشریح آنچه دیده بودند پرداختند. چند نفر از آنها گفتند لحظه شلیک گلوله را ندیده‌اند. اما دو نفر مدعی شدند شهاب دست به شلیک زده است.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و شهاب را به قصاص و حبس محکوم کردند. جواد نیز به اتهام معاونت در قتل به 25 سال حبس محکوم شد.

این در حالی است که جواد به دلیل تیراندازی و ایجاد رعب و وحشت در میان مردم نیز با اتهام محاربه روبه‌رو و در دادگاه انقلاب نیز محاکمه شد؛ اما با توجه به اینکه درگیری به قصد بر هم زدن امنیت عمومی نبود از اتهام محاربه تبرئه و به حبس محکوم شد. سایر متهمان شرکت در درگیری نیز به حبس محکوم شدند.

 

رسیدگی به پرونده قتل دوم


صدور این احکام پایان پرونده نبود. این بار قضات شعبه ۷ به پرونده دیگری که در آن یکی از دوستان مقتول به تلافی برادر متهم را کشته بودند رسیدگی کردند و پنج متهم پرونده پای میز محاکمه رفتند.

در جلسه رسیدگی به این پرونده ابتدا خانواده جواد که ولی دم بودند در جایگاه حاضر شدند و برای عامل قتل مسعود درخواست قصاص کردند.

سپس کامران متهم به قتل در جایگاه حاضر شد. او گفت: من به عمد شلیک نکردم.

او توضیح داد: متوجه شده بودیم که مسعود برای حمایت از برادرش در حال ایجاد اخلال در روند پرونده است و دروغ‌های زیادی می‌گوید. به همین دلیل هم خواستیم از او زهرچشم بگیریم. اول تصمیم گرفتیم در اتومبیل او مواد جاساز کنیم تا مدتی به زندان بیفتد اما موفق نشدیم. تصمیم گرفتیم او را دنبال کنیم و در یک موقعیت مناسب برایش پاپوش درست کنیم و کاری کنیم که زندانی شود. به همین خاطر به خودرو او ردیاب وصل کردیم.

متهم گفت: روز حادثه به همراه چهار متهم دیگر که از دوستان من هستند اتومبیل مسعود را محاصره کردیم و حین درگیری گلوله از تفنگ من در رفت و منجر به مرگ مسعود شد. من قصد کشتن نداشتم و اتفاقی این‌طور شد.

در نهایت در این پرونده نیز هیات قضات وارد شور شدند و این متهم را هم به قصاص محکوم کردند.
 

 

پیشنهادات ما
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.