جامعه پویا -شیلان رحمانی بازیگر سنندجی کشورمان است که در اوج جوانی به شهرت رسید.
شیلان رحمانی متولد دهه 60 است و به دلیل تسلط بالایی که زبان کردی دارد در فیلم هایی که شخصیت کرد دارد بیشتر نقش آفرینی کرده است.
شیلان رحمانی ،فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۸۱ آغاز کرده است و در ابتدا در فیلم آوازهای سرزمین مادری ام ایفای نقش کرد این فیلم به کارگردانی بهمن قبادی تهیه و تولید شده است مورد توجه عموم قرار گرفت پس از آن با بازی در سریال نابرده رنج نیز توانست در بین مخاطبان جا باز کند و افتخار همکاری با بازیگران سرشناس و بزرگی همچون سیاوش طهمورث کامبیز دیرباز سام درخشانی و میلاد کی مرام را داشته باشد این فیلم در ۲۵ دی ماه ۱۳۹۴ در سینماهای ایران اکران شده است. سینمایی حکایت عاشقی روایت واقعی از یک عکاس به نام احمد ناطقی است. این فیلم قرار است در جشنواره فیلم فجر ارائه شد در این فیلم داستان یک عکاس که برای عکاسی از منطقه حلبچه پس از بمباران شیمیایی در کردستان عراق میشوند به تصویر کشیده شده است این عکاس پس از ورود به این منطقه با زنی آشنا میشود و یک سری ماجراهای عاشقانه در این بین اتفاق میافتد.
شیلان رحمانی در سریال نابرده رنج
شیلان رحمانی در سریال نابرده رنج نقش کژال را بازی کرده است. او یکی از شخصیت های اصلی داستان و از دختران کرد است. سریال نابرده رنج به سالهای دهه شصت و زمان جنگ ایران و عراق بازمیگردد. سریال در مورد جوانی به نام اسد (با بازی کامبیز دیرباز) است که در تهران قدیم و در محله پامنار زندگی میکند. اسد با کسی به نام منوچهر (سیاوش طهمورث) که فردی پولدار است و در دروازه شمرون زندگی میکند، آشنایی دارد. اسد به دلیل قاچاق کالا به زندان میافتد و در همین هنگام، پدرش فضلعلی (با بازی صدرالدین حجازی) درمیگذرد و پس از مرگ وی دفتر خاطرات پدر به اسد میرسد. اسد با خواندن این دفترچه متوجه میشود که در روستایی با نام سلمت آباد در نزدیکی شهر مرزی پاوه گنج خانوادگی پنهان است و به همین دلیل از زندان فرار میکند تا با پیدا کردن گنج کمکی برای خانواده خود انجام دهد، در این میان کارآگاه پلیسی به نام جابر (میلاد کی مرام) مسئول پرونده اسد و عماد (سام درخشانی) است تا از راه آنها بتواند رد یک قاچاقچی سابقه دار و محتکر در زمان جنگ را بزند، اما او در این میان دلباخته خواهر اسد یعنی مرضیه (با بازی سحر دولتشاهی) میشود.
حضور اسد و عماد در جبهه و تلاش آنها برای رسیدن به گنج در بحبوحه جنگ منجر به خلق صحنههای کمیک میشود. اسد به همراه عماد و منوچهر به دنبال این گنج میرود و در این راه با دختری کرد به نام کژال و همچنین گروهش آشنا میشود. جابر در تعقیب اسد و عماد خود را به جبهه میرساند و آنها را پیدا میکند و برای پیدا کردن گنج با آنها همراه میشود. زمانی که به گنج میرسند ارتش عراق به آن منطقه پیشروی کردهاست و اسد و عماد و جابر به همراه کژال و گروهش به جنگ با ارتش عراق میروند و همگی شهید میشوند، به غیر از عماد که جانباز میشود، و در نهایت منوچهر به آن گنج میرسد که برای پیدا کردن چوب در باتلاق گیر میکند و آن گنج دست نخورده باقی میماند.
زندگی شخصی شیلان رحمانی
از زندگی شخصی شیلان رحمانی اطلاعاتی در دست نیست. او از جمله بازیگران گزیده کاری است که تلاش می کند زندگی شخصی اش تحت تاثیر کارش قرار نگیرد و در شبکه های اجتماعی فعالیت چندانی ندارد و با مطبوعات نیز مصاحبه ای جدی نداشته است.