جامعه پویا -«ست گودین» چهره شناختهشده دنیای موفقیت و مولف کتاب «مهره حیاتی» راهحل جالبی برای مقابله با اضطراب ناشی از شروع کارها دارد
اضطراب مانع از رشد ما در کارها میشود و یک شروع خوب را از ما دریغ میکند. اما قبل از آنکه بدانیم چطور باید بر اضطرابمان غلبه کنیم باید خود حس را خوب بشناسیم تا بدانیم با چهچیزی طرفیم و این پدیده چطور مانع پیشرفت ما در زندگی میشود.
فرق اضطراب با احساسات بعد از شکست
من هم مثل خیلی از شما، دوست دارم کسب و کار تازهای راه بیندازم یا کتابی بنویسم که ماندگار شود یا یک پروژه کاری خاص را کلید بزنم، اما هر بار که میخواهم یک اتفاق تازه را در زندگیام رقم بزنم میترسم خوب از کار در نیاید. با فکر کردن به احتمال شکست در آن کار یا ایده جدید و بازخورد منفی دیگران به آن، اضطراب وجودم را فرا میگیرد. انگار قبل از شروع کار شکست خورده باشم، شکستی عجیب قبل از شکست اصلی. شکستی که نتیجه عملکرد ضعیف نیست بلکه ناشی از اضطراب است؛ احساس بد پس از اتفاقات بد، مثل شکست خوردن در پروژههای کاری، از جنس سوگ و ناراحتی است. اما احساس ما قبل از شروع کار بازدارنده است و مانع حرکت مان میشود و دیگر اسمش ناراحتی نیست بلکه اضطراب است، حسی که به ما شکست را بهطور قطعی تحمیل میکند، در حالی که شاید اصل انجام یک کار با شکست مواجه نشود یا اگر آن کار را انجام دهیم و شکست هم بخوریم اما در عوض تجربه کسب کنیم.
شکست یا تجربه؟
عمل گرایی حتی اگر با شکست توام باشد باز هم بینتیجه نیست چون حداقل فایدهاش کسب تجربه و مهارتی است که در موقعیتهای دیگر به کار ما میآید، اما انفعال ناشی از اضطراب و اقدام نکردن برای شروع کارها ،شکست محض است و جالب اینکه شاید بهانهاش گرفتن بازخورد منفی از دیگران باشد اما در اصل معطوف به دیگران نیست و ناشی از نبود خودباوری در ماست. هر وقت پای اضطراب در میان باشد یعنی پای خودمان در میان است نه عوامل محیطی و نه دیگران.
انفعال ناشی از اضطراب، آرامش بخش اما غیر سازنده است
اضطراب هوادار حفظ وضع موجود برای ماندن در آرامشی است که در آن رشد نیست. آرامشی که مانع پیشرفت ما در زندگی میشود. حتی وقتی ما بهخاطر ترس از قضاوت دیگران از انجام یک کار درست صرف نظر میکنیم در حقیقت آن دیگران عامل ناکامی ما نیستند، عامل اصلی خود ما هستیم که نخواستیم تواناییمان را محک بزنیم و به دیگران ثابت کنیم تا در آرامشی ساختگی باشیم. حالا که با زمینهها و پیامدهای اضطراب آشنا شدیم بهتر میتوانیم به مقابله با آن فکر کنیم.
ترفندهای غلبه بر اضطراب
برای غلبه بر اضطراب باید به این فکر کنیم که اگر یک حرکت تازه جواب ندهد حداقل باعث افزایش تجربه ما می شود و کمک میکند ایده بعدی را با نقص کمتری شروع کنیم. باید به این فکر کنیم که در هیچ شرایطی نمیتوان همه را راضی نگه داشت و مهم است خودمان از عملکردمان راضی باشیم و به بهتر کردن دنیا فکر کنیم نه بازخورد دیگران. باید نگرانی اصلی ما این باشد که بهجای شکست در کارها، به شکسته شدن اعتماد بهنفسمان فکر کنیم و از احساس بازنده بودن پیش از انجام کارها متنفر باشیم. چون نبود اعتماد بهنفس و احساس بازنده بودن از ما یک انسان ضعیف میسازد ، در حالیکه ما اگر یک کار تازه را شروع کردهایم حتما به تمام جوانب آن فکر کردهایم. از طرفی بیشتر اوقات نگرانیها از خود اتفاقی که قرار است بیفتد بدتر است. گاهی ما بدترین حالت را فرض میکنیم اما شاید بدترین اتفاق نیفتد یا حتی اگر پیشبینیهای ما غلط باشد و کار در شروع شکست بخورد امکان انعطاف در برنامه هست. پس میتوان شروع کرد و جلو رفت و هر جا متوجه خطا شدیم آن را رفع کنیم؛ نه اینکه از ترس شکست کلاً هیچکاری نکنیم.
سخاوت ضد اضطراب
اما ایده «ست گودین» معروف شاید بیشتر از هرچیزی به ما
در مقابله با اضطراب کمک کند؛ گودین معتقد است گاهی باید فکر کنیم کار جدید، ایده تازه، کتاب آخر یا هر حرکت آخر ما سخاوتی است که در قبال جامعه و نیازهای مردم به خرج میدهیم. باید سخاوتمند باشیم و از خلاقیت، تلاش و ایدههایمان برای تبدیل کردن دنیا به جای بهتر استفاده کنیم. نتیجه اتفاقهایی که ما قرار است رقم بزنیم و به خاطر اضطراب بیخیالشان میشویم چیزی نیست که فقط از خودمان دریغ کرده باشیم بلکه از کل جامعه و تک تک افرادی که به آن نیاز داشتند دریغ شده است. اگر به جامعه بهتر و تک تک آدمها فکر کنیم سخاوتمندانهتر، شجاعانهتر و با اعتماد بهنفس بهتری سراغ مقابله با چالشها میرویم.
نویسنده : سید سورنا ساداتی| روزنامهنگار موفقیت