جامعه پویا -شرطبندی مباشر خانم دکتر در قمارهای شبانه پای او را به یک پرونده سرقت و تلاش برای آدم ربایی باز کرد.
به گزارش جوان، چند شب قبل زنی میانسال به مأموران پلیس تهران خبر داد سارقان به خانهاش دستبرد زدهاند. وقتی مأموران در محل که خانهای ویلایی در شمال تهران بود حاضر شدند شاکی ماجرا را این طور شرح داد. او گفت: «لحظاتی قبل وقتی از خودروی مباشرم مقابل خانه پیاده شدم متوجه شدم که درخانه تخریب شده است. وقتی قدم به داخل خانه گذاشتم مشخص شد همه و لوازم خانه به هم ریخته و پول، طلا و اموال قیمتی که چند میلیارد تومان قیمت داشت سرقت شدهاست.»
شاکی در شرح بیشتر ماجرا گفت: «من پزشک هستم و وضع مالی خیلی خوبی دارم. از مدتی قبل مردی به نام مسعود را به عنوان مباشر استخدام کردم. او را یکی از دوستانم معرفی کرد و برای انجام کارهای اداری و سرکشی به املاکم به من کمک میکرد. عصر امروز تصمیم گرفتم به باغی که در محله کردان دارم سرکشی کنم، برای همین با مسعود تماس گرفتم و همراه او به سمت کردان حرکت کردیم. بعد از انجام کارهایم به سمت خانه به راه افتادیم. در طول مسیر متوجه شدم که حال مسعود خوب نیست. مشخص بود که مواد مصرف کرده و حال خوبی ندارد. ناگهان کنار مسیر توقف کرد. از حالتش فهمیدم قصد آزار دارد که با او درگیر شدم. در حالی که درگیر بودیم مدام از خودروهای عبوری درخواست کمک داشتم. یکی از خودروها توقف کرد و به راننده و سرنشینانش گفتم که این مرد مرا دزدیده است. مسعود، اما به آنها گفت که دعوای زن و شوهری است و از آنها خواست به مسیرشان ادامه دهند. به هر حال مسعود ترسید و به سمت خانه رانندگی کرد. او من را مقابل خانهام پیاده کرد و تهدیدم کرد که ماجرا را به کسی نگویم و بعد از آنجا رفت. وقتی خواستم وارد خانهام شوم دیدم که در خانه تخریب شدهاست. بعد هم که وارد خانه شدم فهمیدم که دزد به خانه ام زده و اموالم سرقت شده است. حالا هم به مسعود مظنون هستم.»
آغاز تحقیقات پلیس
با طرح شکایت پرونده به دستور قاضی دادسرای امور جنایی در اختیار کارآگاهان پلیسآگاهی قرار گرفت. مأموران پلیس در اولین گام مسعود را دستگیر کردند. او در اولین بازجوییها حرفهای شاکی را تأیید و به سرقت هم اعتراف کرد. مسعود گفت: «من فوقلیسانس دارم و در یک شرکت معتبر مشغول کار بودم. مدتی قبل به خاطر رفت و آمد با دوستان ناباب شروع به شرطبندی کردم. در شبنشینها قمار کردم و به تدریج هر چه داشتم از دست دادم. ابتدا پس انداز و بعد خانه و چیزهایی که داشتم را در قمارها باختم. در همان رفت و آمدها به مصرف گل و شیشه هم اعتیاد پیدا کردهبودم.»
متهم در شرح ماجرای سرقت هم گفت: «مدتی قبل از حادثه ماجرای خانم دکتر پولدار را با دوستانم در میان گذاشته بودم. به آنها گفته بودم که مباشر زنی پولدار شدهام. آن شب دوستانم از من خواستند از آن زن سرقت کنم. اول قبول نکردم، اما وقتی مسخرهام کردند جوگیر شدم و بر سر سرقت از خانم دکتر شرطبندی کردیم. مطابق نقشه من ابتدا در فرصت مناسب از کلیدهای خانه یدک ساختم و به دست دوستانم رساندم تا اینکه یک روز همراه خانم دکتر راهی کردان شدیم. در آن فرصت دوستانم با کلید یدکی که داشتند وارد خانهاش شده و اموال گران قیمتش را سرقت کردند.»
متهم درباره تلاش برای تعرض به خانم دکتر هم گفت: «آن شب من مقداری شیشه و گل مصرف کردم. در مسیر برگشت از کردان ناگهان تحت تأثیر مصرف مواد حالم بد شد و به همین خاطر با او درگیر شدم. وقتی رانندههای عبوری توقف کردند، ترسیدم و او را مقابل خانهاش پیاده کردم. او را تهدید کرده بودم که شکایت نکند، اما شکایت کرد و خیلی زود بازداشت شدم.»
با اطلاعاتی که متهم در اختیار پلیس گذاشت دو همدست او هم بازداشت شدند. آنها در بازجوییها حرفهای مسعود را تأیید کردند. مأموران پلیس در بازرسی از مخفیگاه متهمان مقداری از اموال سرقت شده را کشف کردند. تحقیقات در این باره جریان دارد.