جامعه پویا -سریال از سرنوشت 3 درحالی تمام شد که هنوز گره های زیادی برای باز کردن وجود دارد و هاشم و سهراب به آروزهایی که در دوران کودکی داشتند و سالهای برای آن تلاش کردند نرسیدند.
هاشم با بازی دارا حیایی پسری است با آرزوهای بزرگ که برای رسیدن به آن زندگی لاکچری که دوست دارد مدام خطا می کند و دردسر درست می کند و سهراب با بازی کیسان دیباج مدام مراقب است که هاشم کمتر به خودش و دیگران ضربه بزند وکمک می کند تا دوباره به زندگی برگردد.
رابطه عاطفی هاشم و سهراب آنقدر عمیق است که حتی سهراب حاضر نشد قبول کند با خانواده ای گرم و صمیمی و در رفاه بیشتر زندگی کند چون هاشم از این موضوع ناراحت بود. او به خاطر این دوستی زندگی نرمال را رها کرد و در پرورشگاه زندگی خود را شروع کرد.
هاشم و سهراب درکودکی دو قول بهم دادند که هنوز نتوانستند به این قول ها عمل کنند. اولین قول این بود که مانند مهندس خاکپور شوند. خاکپور مهندسی بود که با سرمایه صفر کارش را شروع کرده و به یک کارخانه دار بسیار بزرگ تبدیل شده بود. سهراب و هاشم با پشتوانه کار علمی و عملی سهراب تصمیم گرفتند کار کنند و خاکپور هم در این راه به آنها کمک کرد. هرچند آنها موفق شدند کارگاهی تاسیس کنند اما این کارگاه با کارهایی که هاشم کرد به باد رفت و سهراب نیز بیکار شد. دومین آرزوی انها این بود که در یک شب با هم عروسی بگیرند. این آرزو هم محقق نشد چون پدر آرزو با بازی مونا کرمی دختری که سهراب او را دوست داشت شروطی که گذاشت که عملی نبود. از طرفی عروسی هاشم هم بهم خورد و او به خاطر قاچاق دلار بازداشت شد. هاشم و سهراب حالا در یک قدمی تحقق پیدا کردن آروزهایشان همه چیز را از دست دادند. این چندمین بار است که آنها در زندگی عاطفی و کاری خود شکست می خوردند و دوباره سرپا می شوند.
نقش پدر سهراب در زندگی او چیست
آنچه در فصل چهارم این سریال اتفاق خواهد افتاد قطعا بخشی چالشی است که این دو برای رسیدن به دو آرزویشان یعنی عروسی در یک شب و داشتن کارخانه ای بزرگ مانند مهندس خاکپور است .اما تغییر وضعیت سهراب و پیدا کردن یک خانواده ثروتمند و ظهور منصورپدر سهراب با بازی مجید واشقانی در زندگی سهراب معادلات را بهم خواهد ریخت. چرا که منصور مردی ثروتمند است و ثروت افسانه ای او زندگی سهراب را متحول خواهد کرد. اما آیا سهراب برای رسیدن به آرزوهایش از پدر فوق ثروتمندش کمک می گیرد؟ سهراب که حاضر نشد برای رسیدن به دختری که از کودکی او را دوست داشت مقابل پدر دختر گردن خم کند و خواسته های مالی او را به رغم اینکه توان انجامش را داشت قبول کند آیا حاضر است از ثروت پدرش برای رسیدن به همه انچه که می خواست برسد؟ سرنوشت هاشم در این میان چه خواهد شد؟
سهراب با خطاهای هاشم چه می کند
سهراب چندبار در فصل های مختلف سریال از کودکی تا جوانی زندگی شیرین و آرام را به خاطر هاشم کنار گذاشته است. آیا پیدا شدن منصور که پدر خونی و واقعی سهراب است رابطه سهراب و هاشم را تحت تاثیر قرار می دهد؟ سهراب چندبار گفته است هاشم بخشی از وجود اوست. این موضوع را شاهرخ ماجدی و نگهدار که حالا در زندان هستند به خوبی می دانند. آیا آنها دوباره تلاش می کنند از طریق هاشم به سهراب و منصور ضربه بزنند و ثروت افسانه ای منصور را تصاحب کنند؟
نویسنده فصل چهارم سریال از سرنوشت قطعا چالش های پر فراز و نشیبی برای فصل چهارم درنظر خواهد داشت.اما آنچه مسلم است سهراب و هاشم در فصل بعدی همچنان دنبال آرزوهایشان خواهند دوید و دوباره سرپا می شوند. پایان فصل سوم با سکانسی از حضور خانواده سهراب در خانه آرزو برای خواستگاری و حرف های پدر آرزو قبل از خواستگاری که گفت من شروط زیادی دارم و سهراب باید کفش آهنی پا کند نشان می دهد درگیری سهراب با پدر آرزو پایانی ندارد و اینبار پدر سهراب به عنوان یک فرد قدرتمند و پدر آرزو به عنوان مردی که تصور می کند خوشبختی دخترش را با پول می تواند تضمین کند رخ به رخ خواهند شد و باید دید سرنوشت آرزو و سهراب چه خواهد شد. از طرفی بازگشت نغمه به هاشم نیز گره دیگر این داستان خواهد بود، آیا نغمه و هاشم دوباره بهم برمی گردند و زندگی آرامی را شروع می کنند؟
باید منتظر بود و دید آیا سهراب و هاشم در فصل آینده در یک شب مراسم عروسی میگیرند؟ منصور چطور برای سهراب پدری خواهد کرد؟ آیا شاهرخ و نگهدار همچنان برای تصاحب اموال منصور از داخل زندان هم نقشه می کشند؟ شاهرخ و نگهدار برای گرفتن انتقام از منصور آیا برای سهراب پاپوش درست می کنند؟