2024/04/24
۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
ناگفته های   مهدیه نساج و همسرش از زندگی خصوصی  و سریال بیگانه ای با من است

ناگفته های مهدیه نساج و همسرش از زندگی خصوصی و سریال بیگانه ای با من است

مهدیه نساج و سامرند معروفی زوج هنرمندی هستند که در چند سریال کنار هم قرار گرفتند و در نهایت ازدواج کردند ناگفته هایی از زندگی خصوصی آنها را اینجا بخوانید

جامعه پویا -مهدیه نساج و سامرند معروفی زوج هنرمندی هستند که دو سال قبل با هم ازدواج کردند.  این زوج در سریال بیگانه ای با من است حضور دارند و از نقش های اصلی این سریال هستند. مهدیه نساج نقش مریم مادرخوانده لیلا را بازی میکند و سامرند معروفی نیز نقش سعید را برعهده دارد.  مهدیه نساج و سامرند معروفی حالا بعد از دو سال از زندگی خصوصی و کاری شان با روزنامه صبح نو گفته اند. 
متن این گفت و گوی جذاب را اینجا بخوانید

. مهدیه نساج بازیگری را به‌صورت جدی از سال 1387 وقتی 27 ساله بود، با سریال «چهل‌تیکه» به کارگردانی امیر فیضی شروع کرد؛ قبل از آن نیز تجربه حضور در چند تئاتر را نیز داشت. او سپس با «زیر پای مادر» و سریال شبکه نمایش خانگی «آسپرین» شناخته‌شده‌تر شد تا اینکه در مجموعه تلویزیونی «مینو» نقش اصلی را برعهده گرفت. او در «بیگانه‌ای با من است» نقش یک گدا را در سه مقطع زمانی بازی می‌کند؛ اما سامرند معروفی هم فارغ‌التحصیل رشته کارگردانی است و در طول سال‌های اخیر بازیگری، مستند‌‌سازی و دستیاری کارگردان را بارها تجربه کرده است. نقش «سعید» در «بیگانه‌ای با من است» را باید مهم‌ترین حضور معروفی به عنوان بازیگر دانست. به مناسبت پخش «بیگانه‌ای با من است» از تلویزیون با مهدیه نساج و سامرند معروفی، بازیگران این مجموعه گپ‌وگفتی خودمانی انجام داده‌ایم 

مهدیه نساج


آیا در این سریال، سکانس مشترک هم با هم دارید؟


نساج: راستش نه! ما تاکنون سه کار مشترک داشته‌ایم که از مجموع تمام آن‌ها فقط یک سکانس کوتاه با هم بوده‌ایم.

 

    این تعداد کار مشترک ارتباطی به نسبت شما با هم دارد یا کاملا اتفاقی پیش آمده است؟


معروفی: نه، واقعا اتفاقی پیش آمده است. دستیار کارگردان سریال «خانواده دکتر ماهان» قبلا با مهدیه کار کرده بود و حضور همسرم در این مجموعه ارتباطی به من نداشت. در «بیگانه‌ای با من است» هم که مهدیه قبل از من وارد پروژه شده بود.


 
    پس از تصویربرداری وقتی به خانه می‌رفتید، درباره «بیگانه‌ای با من است» چه صحبت‌هایی می‌کردید؟


نساج: اتفاقا یکی از جذابیت‌های حضور یک زوج در یک کار مشترک همین است! باوجود اینکه ما با هم سکانس مشترک نداشتیم و حتی اغلب زمان آفیش متفاوتی داشتیم، اما به‌خاطر چیزهای مشترکی مثل یک فیلمنامه، یک کارگردان و... حرف مشترک زیادی درباره‌اش داریم.
معروفی: درباره سیر داستان و نقش‌هایمان خیلی مشورت می‌کنیم. وقتی دو نفر با هم دوست می‌شوند، یعنی موضوعات مشترکی داشته‌اند. طبیعتا در ازدواج موضوع مهم‌تر است و دو طرف باید حرف مشترک داشته‌ باشند، پس خیلی خوب است که شغل دو نفر مشترک باشد.

 

    پس چرا برخی بازیگران خلاف این را می‌گویند؛ یعنی معتقدند شغل مشترک برای یک زوج خوب نیست؟


معروفی: این مساله بستگی به کاراکتر و شکل رابطه‌ همسران دارد. فردای مراسم ازدواج‌مان من به یک پروژه سینمایی پیوستم. وقتی کار من تمام شد، مهدیه برای حضور در یک پروژه به بجنورد رفت...


...  سپس من برای فیلم دیگری به شمال رفتم! به‌هرحال هر شغلی سختی‌های خودش را دارد، و فکر می‌کنم اگر همکار نبودیم، درک چنین شرایطی و کنار آمدن با آن، به مراتب مشکل‌تر بود. معمولا نگاه به کار ما، ویترینی است و سختی‌ها و مشکلاتش به چشم کسانی که شغل متفاوتی دارند، نمی‌آید.
نساج: من فکر می‌کنم وقتی یکی از زوجین شغل دیگری داشته باشد، قطعا درک شرایط همسر بازیگرش به هر لحاظ، برایش کار سختی خواهد بود. زمانبندی کار سینماگران به راحتی قابل تحمل نیست. نحوه‌ ارتباط با مخاطبان، چه در جامعه و چه در فضای مجازی و مسائل مربوط به آن، ممکن است از دید همسری که همکار نباشد، به سختی قابل هضم و درک باشد. شخصا گمان می‌کنم اگر همسرم همکارم نبود، شرایط برایمان خیلی سخت می‌شد.

مهدیه نساج و سامرند معروفی
 
    نگران نیستید موقعیتی پیش بیاید که انتخابش بین کار و زندگی مشترک باشد؟


نساج: خداراشکر ما اصلا مشکلی برای هماهنگ‌‌کردن زندگی و کارمان نداریم. از آنجایی که در سر پروژه با هم آشنا شدیم، تا حدود زیادی سلایق و روحیات هم را می‌شناسیم. طبیعتا هرکدام‌مان در کار مرز شخصی خودش را دارد و هیچ‌کدام به آن ورود نمی‌کنیم؛ البته قطعا درباره فعالیت‌هایمان با هم مشورت و همفکری می‌کنیم.


 
    خانم نساج! شما بعد از سریال «مینو» نسبتا کم‌کار بودید؛ چه شد که در «بیگانه‌ای با من است» حضور پیدا کردید؟


نساج: بعد از «مینو» به‌جز سینما، پیشنهاد چند سریال هم داشتم، منتها فیلمنامه آن‌ها فقط برای چند قسمت نوشته شده بود؛ یعنی باید بدون اینکه بدانیم سرنوشت کاراکتر چه خواهد شد، قرارداد می‌بستیم. اتفاقا نقش جذابی برایم بود ولی از آنجایی‌که فیلمنامه ناقص بود، نتوانستم ریسک کنم. متاسفانه قبلا یک‌بار تجربه این اتفاق را داشته‌ام که با چند قسمت اولیه قرارداد بسته‌ام و کار کلید خورده، ولی متاسفانه در قسمت‌های بعدتر، خیلی به کاراکتر پرداخته نشده است.


 
    سپس رسیدید به «خانواده دکتر ماهان»؟


نساج: ابتدا در این سریال یک نقش خوب پیشنهاد شد که به دلیل مشغول‌بودنم در یک پروژه دیگر آن را قبول نکردم. گزینه بعدی نقشی بود که قاعدتا به لحاظ حرفه‌ای نباید سراغش می‌رفتم اما از آنجایی‌که در دوران نامزدی بودیم و سامرند به‌خاطر این سریال چهار ماه شمال بود، آن نقش را قبول کردم تا دست‌كم به این بهانه گاهی کنار هم باشیم! نقش خوبی نبود، ولی از جهت خانوادگی انتخابم درست بود.


 
    «بیگانه‌ای با من است» چطور بود؟


نساج: پارسال و پس از حضور در فیلم احمد بهرامی، باز هم یکی، دو فیلم سینمایی و سریال را رد کردم. مهرماه برای «بیگانه‌ای با من است» دعوت شدم؛ به‌خاطر گریم و همینطور قصه که در سه مقطع زمانی است، بازیگران مختلفی تست شده بودند که به نتیجه نرسیده بود. دقیقا یک یا دو روز بعد از تست گریم جلوی دوربین رفتم.

ازدواج مهدیه نساج و سامرند معروفی

    کمی درباره نقش‌تان در این سریال توضیح می‌دهید؟


نساج: کاراکتر سختی بود که از خودم فاصله زیادی داشت. در طول ۲۴ساعت تصمیم گرفتم لحن، لهجه و زبان بدنش چگونه باشد. اصلا نمی‌خواستیم او به یک تیپ تبدیل شود. انتخابم ریسک بالایی داشت ولی خداراشکر تا اینجا بازخوردهای خوبی گرفته‌ام.

 

    آقای معروفی! شما چگونه وارد این سریال شدید؟


معروفی: مهدیه به‌طور اتفاقی متوجه می‌شود کارگردان و تهیه‌کننده برای انتخاب بازیگر نقش سعید به نتیجه نمی‌رسند. با بازیگران زیادی برای این نقش صحبت شده بود، ولی چند ماه بعد از شروع کار، همچنان به دلایل مختلف کسی انتخاب نشده بود. به همین خاطر مرا به آقای مفید پیشنهاد کرد و ایشان استقبال ‌کردند. یکی، دو روز بعد سر لوکیشن رفتم. با جناب امینی راجع به کاراکتر گپ و گفتی داشتیم و بعد یک سکانس را تست زدیم و به توافق رسیدیم.


 
    از اینجا به بعد شما را بیشتر بازیگر بشناسیم یا دستیار کارگردان و برنامه‌ریز؟


معروفی: راستش هرکس درباره شغلم سوال می‌کند، می‌گویم سینماگرم! از نوجوانی وارد سینمای جوان شدم و سپس در دانشگاه کارگردانی خواندم. سال‌ها بازیگری تئاتر کردم و درضمن دستیار کارگردان بوده‌ام.

 

    دستیاری کارگردان را دوست داشتید یا اینکه پیش آمد؟


معروفی: قطعا دوستش داشتم؛ البته هدفم کسب تجربه بود اما از جایی به بعد شغلم شد. دستیاری کارگردان شغل بسیار شریف و مهمی است و اتفاقا اخیرا یک کاری پیشنهاد شده که در آن همزمان برنامه‌ریز و بازیگر باشم ولی فعلا تمرکزم روی بازیگری است.

 

    خانم نساج! تجربه بازی در نقش یک گدا چه حس و حالی دارد؟


نساج: جالب است بدانید برای مثال مادرم می‌گوید چرا در این سریال آنقدر زشت شده‌ای و چرا نقش یک آدم‌حسابی را بازی نمی‌کنی؟! می‌خندم و می‌گویم این را خودم انتخاب کرده‌ام. برخی گمان می‌کنند نقش هرقدر به لحاظ بصری زیباتر باشد، حتما نقش مهم‌تری است، درحالی‌که خودم سرم برای این نقش‌ها درد می‌کند. در «دشت خاموش» احمد بهرامی هم در یک کوره آجرپزی کار می‌کنم و آن‌جا هم نقش خاصی دارم. خلاصه آنقدر از این نقش‌ها کار کرده‌ام که گمانم تا مدتی سراغ کاراکترهای معمولی‌تری بروم! فقط برای این سریال حدود یک‌سال در نقش متکدی مشغول بودم؛ هم برای اینکه به تکرار نیفتم و هم برای آنکه مخاطبان فکر نکنند صرفا نقش‌های این مدلی به من پیشنهاد می‌شود. می‌خواهم در آینده کمی به سراغ کاراکترهایی بروم که حداقل به لحاظ ظاهری به خودم نزدیک‌تر باشند؛ البته صادقانه باید بگویم که بازی در سریال «بیگانه‌ای با من است» برایم تجربه بسیار خوبی بود اما ریسک بالایی داشت. اینکه بخواهم تمام ویژگی‌های خودم مثل صدا، ظاهر، میمیک و... را تغییر بدهم، خیلی جذاب بود. نزدیک شدن به کاراکتر دختری که طی اتفاقات زندگی‌اش از خانه فرار کرده، متکدی شده و بچه‌اش را کنار خیابان از دست داده است، خیلی خاص بود.

 

    در تئاتر چنین مختصاتی را تجربه کرده بودید؟


نساج: در تئاتر بازی در سن‌های مختلف را تجربه کرده بودم اما در کار تصویری نه. در فصل‌های بعدی این سریال، سنین بالاتر کاراکترم تصویر می‌شود. طبیعتا باید به این خیلی فکر می‌کردم که جزئیات رفتاری آن کاراکتر در سن بالاتر چگونه است. جالب بود بدانم هرکس در هر دوره از زندگی‌اش چه حال خاصی دارد و بسته به اتفاقاتی که در طول زمان افتاده، چه تغییراتی در لحن و شخصیتش ایجاد شده است. مریم سریال «بیگانه‌ای با من است»، واقعا یکی جذاب‌ترین نقش‌هایی است که تابه‌حال بازی کرده‌ام.

مهدیه نساج و همسرش

    آقای معروفی! نقش شما چه ویژگی‌هایی داشت؟


معروفی: تمام نقش‌هایی که قبول کرده‌ام نکات خاصی برایم داشتند. برای مثال کاراکترم در «مینو» به‌ظاهر فردی معمولی بود که نهایتا مشخص می‌شد جاسوس است. در «خانواده دکتر ماهان» شرایط برعکس بود. «محمود» جنگلبانی بود که همه فکر می‌‌کردند شکارفروشی می‌کند اما درنهایت مشخص می‌شد اینطور نیست و اتفاقا آدم خوبی است. خب! این‌ها برای یک بازیگر جای کار دارد و جذاب است و بازیگر به چالش کشیده می‌شود. نقشم در «بیگانه‌ای با من است» که دیگر خیلی خاص بود. دوره‌های بعدی زندگی «سعید» را که ببینید، متوجه یک تحول و افتادگی می‌شوید. کاراکتر سعید از ۲۴ تا ۵۷سالگی نمایش داده می‌شود. اینکه کاراکتر درطول زمان دچار تحول شود، جذاب است؛ یعنی در عین سخت‌بودن، یک پروسه لذت‌بخش است. چیزی که می‌تواند به ما کمک کند این است که آدم‌های مشابه آن‌ها را در جامعه پیدا کنیم. می‌شود از هرکدام یک بخشی مثل راه رفتن، نگاه ‌کردن و... را دریافت کرد. یکی از دوستانم فیلمی ساخت که یک کاراکتر افغانستانی در یک سکانس حضور پیدا می‌کرد. از آنجایی‌که به لهجه افغانستانی علاقه‌مندم، آن را بازی کردم. جذابیت نقش از حجمش برایم مهم‌تر است.

    به نظر می‌رسد هردوی شما بازیگری را بیشتر به‌خاطر علاقه به هنر پیگیری می‌کنید، نه به‌عنوان وسیله‌ای برای شهرت یا امرار معاش؛ درست است؟
نساج: دقیقا همینطور است. چندوقت پیش پستی در صفحه‌ام گذاشتم و نوشتم من صاحب دو تا از هیجان‌‌انگیزترین شغل‌های دنیا هستم. بخش زیادی از مردم متاسفانه به مشاغلی مشغولند که یا آن را دوست ندارند یا به رشته تحصیلی‌شان ارتباطی ندارد. هر دو شغل من، نهایت چیزی بوده که آرزویش را داشته‌ام و از این لحاظ خدا را شکر می‌کنم.


بازیگری و حوزه تراپی هر دو مکمل هم بوده‌اند و هنگامی که به هر کدام مشغولم، از مزایای دیگری کمک می‌گیرم. راستش جدای از اینکه به لحاظ حرفه‌ای چقدر بازیگر خوبی باشم یا نباشم و جایگاه خوبی داشته باشم یا نه، از کارم لذت می‌برم و هر نقشی که دوست داشته باشم را انتخاب می‌کنم. از آنجایی‌که از روانشناسی هم درآمد دارم، به‌خاطر مشکلات مالی مجبور نیستم هر نقشی را قبول کنم. ترجیح می‌دهم اگر قرار باشد در این حرفه اتفاق شاخصی برایم رخ بدهد، صرفا به خاطر کیفیت بازی‌ام باشد، نه حاشیه‌‌‌سازی. یک چیز جالب درباره من و سامرند این بوده که برخلاف جو غالب در این حوزه، از زیاد مطرح شدن فراری هستیم و معذب‌مان می‌کند و اصلا چیز خوشحال‌کننده‌ای برایمان نیست؛ خصوصا در فضای مجازی مراقبیم تا ناخواسته به حاشیه کشیده نشویم. بحث شهرت در بازیگری بُعدی است که زیاد دوست‌داشتنی نیست و محدودکننده است. آنچه در بازیگری دوست دارم، زندگی ‌‌کردن و نگاه ‌کردن به دنیا از جایگاه یک انسان دیگر است.


 
    بعد از این سریال چه برنامه‌ای دارید؟


معروفی: دستیاری کارگردان را شروع کرده بودم برای کسب تجربه. شانس این را داشتم که با کارگردان‌های بنام و کاربلدی همکاری کنم. از 18سالگی فیلم کوتاه داستانی و مستند می‌ساختم و سال‌ها پیش، شاگرد استاد کیارستمی بودم. در دانشگاه هم کارگردانی خوانده‌ و از ابتدا به قصد فیلمسازی وارد این حیطه شده‌ام؛ البته الان بیشتر روی بازیگری متمرکز هستم‌. از چند روز دیگر یک پروژه مشترک را با همسرم خواهیم داشت که در همدان تصویربرداری می‌شود.
نساج: بالاخره در این پروژه در نقش یک زن و شوهر بازی می‌کنیم! یکی از نقاط قوت کارمان این است که زن و شوهریم و از طرفی یکی از نقاط قوت زندگی زناشویی ما این است که همکاریم!

گفت و گو: میلاد نجفی

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.