2024/11/23
۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
پیشنهادات ما
قتل پدرخوانده برای تصاحب اموال

قتل پدرخوانده برای تصاحب اموال

مردی که به خاطر تصاحب ثروت پدرخوانده اش ، سارق اجیر کرده بود ،باعث قتل او و سرقت اموالش شد.

جامعه پویامرد جوانی که برای به دست آوردن اموال پدرخوانده اش سارق اجیر کرده بود. نمی دانست سارقان اموال مرد تنها را سرقت کرده و او را به قتل می رسانند.

به گزارش «ایران»، این حادثه روز 29 بهمن سال 97 در بلوار دریا واقع در سعادت آباد تهران رخ داد. مرد جوانی که بعد از ورود به خانه پدرش با جسد او روبه‌رو شده بود موضوع را به پلیس خبر داد و گفت از خانه پدرش سرقت شده است. وی به مأموران گفت: سال ۷۸ مادرم فوت شد و پدرم ازدواج کرد اما نامادری‌ام هم چند سال بعد به خاطر بیماری فوت شد. به همین دلیل پدرم برای سومین بار با زنی جوان ازدواج کرد که یک پسر به‌نام کامبیز داشت. پدرم همان سال‌ها همه اموالش را به‌نام من کرده بود. پس از چند سال وقتی کامبیز بزرگ شد از این موضوع ناراحت و چند بار هم با پدرم سر این موضوع بحث کرده بود. روز حادثه کامبیز با من تماس گرفت و گفت هر چه با پدرم تماس گرفته کسی پاسخ نداده است. نگران شده بودم به خانه پدرم رفتم و پس از شکستن در با جسد او روبه‌رو شدم.

 

در ادامه با انتقال جسد به پزشکی قانونی کارشناسان علت مرگ را خفگی ناشی از کمبود اکسیژن بر اثر انسداد مجاری تنفسی اعلام کرده و مشخص شد با جسم خارجی گلویش را فشار داده‌اند و از آنجا که پیرمرد مشکل قلبی تنفسی نیز داشته خیلی زود جان باخته است.بدین ترتیب کامبیز به‌عنوان نخستین مظنون بازداشت شد اما او گفت: من و همسر و فرزندانم ناهار خانه پدرخوانده‌ام میهمان بودیم و بعدازظهر به خانه‌ام در کرج برگشتم اما وقتی به او زنگ زدم تا حالش را بپرسم جواب نداد نگران شدم و از پسرش خواستم به خانه او برود تا ببیند چه اتفاقی افتاده است.پلیس که به تناقض‌گویی‌های او پی برده بود به تحقیقات ادامه داد تا اینکه سرانجام کامبیز به قتل ناپدری‌اش با همدستی سه مرد دیگر اعتراف کرد و گفت: مدتی بود مشکل مالی داشتم و پول نزول گرفته بودم چون نمی‌توانستم آن را پس بدهم از ناپدری‌ام پول خواستم اما او با اینکه وضع مالی خوبی داشت هربار بهانه می‌آورد و به من پول نمی‌داد. به همین دلیل عصبانی شدم و به سراغ مرد جوانی به‌نام نظیر معروف به ابلیس سیاه که افغانستانی بود رفتم. او چند ماه پیش از زندان آزاد شده بود و سابقه سرقت از خانه داشت به من گفت، همراه دو نفر از دوستانش به‌نام‌های فرهاد و امیر به خانه پدرخوانده‌ام می‌روند و از آن جا سرقت می‌کنند. روز حادثه دو پرس غذا از رستوران گرفتم و به نظیر دادم تا او و دوستانش به بهانه بردن غذای نذری به خانه پدرخوانده‌ام وارد شوند و سرقت کنند اما وقتی وارد خانه شدند دست و پای پیرمرد را بستند و از او سراغ کلید گاوصندوق را گرفتند که او مقاومت کرده و آنها هم با پیچیدن پارچه دور صورت و گردنش وی را خفه کردند.

 

متهمان که مقدار زیادی طلا، پول، فرش ابریشم و ساعت و لوازم با ارزش خانه را سرقت کرده بودند با اعترافات کامبیز دستگیر شدند و به قتل اعتراف کردند.

سرانجام پرونده متهمان با صدور کیفرخواست روانه دادگاه کیفری استان تهران شد و صبح دیروز نظیر به اتهام قتل و سرقت، فرهاد و امیر به اتهام معاونت در قتل و مشارکت در سرقت و کامبیز به اتهام معاونت در سرقت در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.

 

 

در ابتدای جلسه فرزندان مقتول به‌عنوان اولیای دم برای متهمان تقاضای قصاص و اشد مجازات کردند. سپس کامبیز و همدستانش به تشریح ماجرا پرداختند و اتهامات خود را مبنی بر طراحی نقشه سرقت و ارتکاب قتل پذیرفتند. بدین ترتیب در پایان جلسه قاضی دلداری و قاضی زالی از شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران برای تصمیم‌گیری درباره متهمان و صدور حکم وارد شور شدند.

 

پیشنهادات ما
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.