جامعه پویا -با صدور آخرین احکام قضایی درباره اعضای باند مخوف عاملان قتل های سریالی رانندگان در مشهد، اوراق پایانی این پرونده جنایی پس از گذشت حدود 14 سال در پای چوبه دار به نگارش درمی آید.
قتل های سریالی رانندگان مسافربر که به یک پرونده ازدواج اجباری گره خورده بود هنگامی در مشهد لو رفت که دختر جوانی در اردیبهشت سال 86 به پلیس مراجعه کرد و پرده از راز یک ازدواج اجباری برداشت. این دختر جوان مدعی شد فرد سابقه دار معروف به جمشید با تهدید چاقو درحالی مرا به عقد خودش درآورد که برادرم نیز با گرفتن مبالغی وجه نقد با او همکاری کرده است! با دریافت این گزارش، بلافاصله گروهی از کارآگاهان با دستور قضایی پیگیری این پرونده را آغاز کردند آنان که برای دستگیری جمشید عازم محل سکونت وی شده بودند در حالی وارد عمل شدند که جمشید از مسیر پشت بام فرار کرد ولی فرد دیگری به نام الیاس در آن مکان دستگیر شد که با جمشید ارتباط داشت.
در همین حال یک دستگاه خودرو تویوتا شکاری آبی رنگ نیز در محل مذکور توقیف شد. از سوی دیگر بررسی های کارشناسی نشان داد که الیاس و جمشید چند سال قبل و در پرونده قتل مالک یک ویلا در طرقبه مشهد دستگیر شدهاند. بنابراین ماجرا پیچیده تر شد و به همین دلیل گروه زبده ای از کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی به بررسی زوایای پنهان این ماجرا پرداختند. الیاس در بازجویی ها بیان کرد قبلا به اتفاق جمشید و به اتهام قتل فردی به نام جواد زندانی بودیم که من پس از تحمل هشت سال زندان و با اجرای مراسم قسامه تبرئه و آزاد شدم با وجود این از ازدواج اجباری شاکیه و جمشید نیز مطلع بودم.
راز قتلهای سریالی
بنابر گزارش خراسان، اما از سوی دیگر پلاکهای نصب شده روی خودروی توقیفی در این ماجرا، راز قتل های سریالی را در حالی فاش کرد که کارآگاهان از آذر سال 85 درگیر این موضوع بودند. فقط طی یک ماه و نیم چندین پرونده از مفقود شدن رانندگان مسافرکش در پلیس آگاهی تشکیل شده بود در حالی که هیچ اثری از رانندگان نبود. پیگیری شماره پلاک که مربوط به خودرو و یکی از رانندگان مفقودی بود سرنخ مهمی برای پیگیری قتل های احتمالی شد. در همین هنگام الیاس نام فردی به نام «م-و» را بر زبان جاری کرد که او نیز با جمشید ارتباط داشت و این گونه پرونده ازدواج اجباری به پرونده قتل سریالی رانندگان گره خورد. ادامه تحقیقات با دستورات ویژه قضایی بیانگر آن بود که خودروی مذکور با خودروهای دیگری خرید و فروش یا معاوضه شده اند بنابراین پرونده های رانندگان گم شده در حالی به طور جدی در دستور کار قرار گرفت که سرنخ هایی از خودروی نیسان آبی رنگ به دست آمد.
بررسی های تخصصی نشان داد سارقان راننده، وانت نیسان اجاره کرده و سپس با قتل راننده ، خودرو را به سرقت برده اند و بعد هم پلاک های آن را روی خودروی دیگری نصب کرده اند.
این گونه بود که اعضای باند مخوف آدم ربایی و قتل شناسایی شدند و پنج نفر از اعضای اصلی این باند خطرناک به دام افتادند اما در اثنای رسیدگی یکی از متهمان برای فرار از مجازات به مکان نامعلومی گریخت (این متهم هنوز متواری است) .با متلاشی شدن این باند خطرناک که با انگیزه سرقت خودرو دست به قتل های سریالی رانندگان می زدند بازجویی از آنان آغاز شد.
4 راننده قربانی قتل سریالی
اعضای این باند در همان بازجویی های اولیه به قتل چهار راننده اعتراف و اظهار کردند که اجساد قربانیان خود را در مناطق مختلف شهر رها کرده اند. یکی از متهمان گفت: به قصد سرقت یک خودرو به جاده خین عرب رفتیم و خودروی مرحوم «امیر» را به بهانه حمل ضایعات کرایه کردیم. سپس او را به منطقه ای خلوت کشاندیم و دست و پاهای راننده را بستیم.
سپس «م- و» با ضربه چوب او را کشت و خودرواش را به سرقت بردیم. یکی دیگر از متهمان گفت: من تازه از زندان آزاد شده بودم و چون وضع مالی خوبی نداشتم به منزل «م- و» رفتم و آن جا نقشه سرقت خودرو را کشیدیم تا این که از میدان گاراژدارها (کوشش) یک پژو 405 متعلق به مرحوم «حسین» را کرایه کردیم. «م. و» به راننده گفت: ما مسافر هستیم و قصد داریم به طور دربستی در شهر گردش کنیم. من کنار راننده نشسته بودم که یکی از همدستانم از صندلی عقب طناب را در گردن راننده انداخت و او را خفه کرد. سپس شب هنگام جسد را در حاشیه صدمتری فجر داخل یک چاه فاضلاب انداختیم و بعد هم سه نفری با پژوی مقتول به شهرستان سرخس رفتیم.
به دنبال اعترافات اعضای این باند مخوف، جسد یکی دیگر از رانندگان مسافربر از درون تانکر گازوئیل و جسدی دیگر در جاده کلات کشف در حالی کشف شد که عاملان این جنایت ها سعی کرده بودند آثار و بقایای اجساد را به کلی محو کنند با وجود این اجساد قربانیان دیگر قتل های سریالی کشف نشد و هنوز این ماجرا در هاله ای از ابهام قرار دارد.
نقض حکم قصاص
به دنبال اعترافات متهمان به قتل چهار راننده، این پرونده جنایی در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مورد رسیدگی دقیق قرار گرفت تا این که پس از برگزاری جلسات متعدد محاکمه، قضات با تجربه این شعبه رای به قصاص، زندان های طویل المدت و شلاق چهار عضو این باند دادند و عضو فراری باند را نیز به طور غیابی محکوم کردند اما در همین حال اعضای باند به صدور حکم قصاص اعتراض کردند که پرونده در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار گرفت و قضات با نقض حکم قصاص نفس دو نفر از اعضای باند پرونده را برای رسیدگی به شعبه هم عرض ارجاع دادند.
بنابراین پرونده مذکور در شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به ریاست قاضی جواد شاکری زیر ذره بین قضاوت قرار گرفت. قضات این شعبه که با حساسیت خاصی پرونده را بررسی می کردند در نهایت رای به معاونت در قتل برای دو متهم مذکور دادند و آنان را به تحمل 15 سال زندان از جنبه معاونت در جرم محکوم کردند.
این گزارش حاکی است با صدور آخرین احکام قضایی، در حالی برگ های پایانی این پرونده پای چوبه دار ورق می خورد که هنوز زوایای پنهان زیادی در این ماجرا وجود دارد و امید میرود با دستگیری عضو فراری باند ابعاد دیگر این جنایت ها فاش شود.