جامعه پویا -مسلما قبل از پخش یک سریال، نگاه بینندگان تلویزیون به تیتراژ جلب میشود، چرا که میخواهد بداند در سریال کدام یک از بازیگران محبوب حضور دارند. بنابراین با شروع پخش سریال تلویزیونی زمین گرم، نام صادق برقعی دیده شد که برای مخاطب ناآشنا بود، زیرا تا به حال نام او را نشنیده بود، اما با شروع سریال متوجه شد که یکی از شخصیتهای اصلی قصه به نام علیار را صادق برقعی بازی میکند که خیلی از اتفاقات حول او میچرخد. در واقع برقعی به واسطه این سریال که اولین مجموعه تلویزیونی او محسوب میشود به مخاطبان معرفی شد.
این بازیگر از تئاتریهایی است که تجربه کار سینمایی هم دارد. او در نقش علیار، برادر کوچک روایت برادرانه قصه، حضور دارد. البته تجربه تئاتری این بازیگر کم نیست و حدود 16 سال تئاتر کار میکند. تا اینکه به واسطه یکی از اجراهای مهم اش به نام لانچر 5 مورد توجه گروه سازنده سریال زمین گرم قرار گرفت و برای نقش علیار انتخاب شد. مسلماً ایفای این نقش برای این بازیگر که نخستین تجربه تلویزیونی اش را کسب میکند، فراز و نشیبهای خودش را داشته است، زیرا از نقشهای اصلی محسوب میشد و حتما برایش پرفشار بود. او از این جریانی که در ادامه اعتماد سعید نعمت ا... شکل گرفت و نقش علیار را به او سپرد، خوشحال و علاقه مند است تجربه بازی در سریالهای مختلف را داشته باشد. البته به گفته خودش ژانر قصه برایش اهمیت ندارد، چرا که مهم نقش است که دوست دارد او را با چالش همراه کند. با برقعی درباره نقش علیار که یک پسر ساده روستایی و مذهبی است و کلاسهای طلبگی را رفته اما ملبس و طلبه نشده، درباره زیر و بم این شخصیت به گفت و گو نشسته ایم که در ذیل میخوانید. نکته قابل تامل این است که برقعی 9 ماه با نقش علیار زندگی کرده، تا جایی که الان فاصله بین صادق برقعی و علیار را چندان نمیتواند تشخیص دهد.
چگونگی انتخاب شدن
سوال: چهره شما برای مخاطبان تلویزیون ناآشنا و جدید است. با اینکه سالها تئاتر کار کردید، اما سریال تلویزیون زمین گرم شما را به بینندگان تلویزیون معرفی کرده است. بنابراین برای مخاطبان جذاب است بدانند شما چطور به این پروژه معرفی شدید و نقش علیار از آن شد؟
پاسخ: به واسطه اجرای نمایش لانچر 5 که تا بهمن ماه ادامه داشت به گروه غیر مستقیم معرفی شدم، زیرا دوستان تعریف این نمایش را شنیده بودند و بعد به واسطه یکی از بازیگران که به دفتر زمین گرم دعوت شده بود، من هم معرفی شدم. البته انتخاب خیلی هم راحت نبود و روندش طولانی شد. اما در مرحله خوانش انتخاب شدم. خوشحالم سعید نعمتا... به من اعتماد کرد و نقش علیار را که در موقعیتهای متفاوت اجتماعی قرار میگیرد، موقعیتهایی که معمولی هم نیستند، سپرد.
زیادی مثبت بودن علیار!
انتقاد: مخاطب با شروع قسمت اول سریال با یک شخصیت مثبت مطلق که هیچ خطایی ندارد، به نام علیار آشنا میشود و شناسنامه علیار برای مخاطب به این شکل است که علیار، پسری ساده، روستایی و مذهبی است که سعی میکند همیشه بهترین تصمیم را بگیرد. این حجم مثبت بودن برای مخاطب باورپذیر نیست. خودتان وقتی قرار شد این نقش را بازی کنید، برایتان ایجاد سوال نشد که چرا علیار تا این میزان مثبت مطلق است؟
دفاع: این سوال را زیاد از من پرسیده اند که مگر شخصیت علیار وجود دارد. باید عرض کنم هر آن چیزی که از ذهن نویسنده بیرون میآید، بالاخره در وجهی از زندگی وجود دارد. هیچ ایدهای از آسمان نمیآید، حتما در هستی وجود دارد یا خاص آن وجود دارد یا خود آن وجود دارد. بنابراین شخصیتها را نویسنده خلق میکند. شخصا وقتی از بیرون به شخصیت علیار نگاه کردم، انگار فرسنگها با شخص واقعی خودم فاصله داشت (البته فرسنگها واژه اغراق آمیزی است)، زیرا همه ما اشتباه میکنیم، اما علیار شخصیتتر و تمیزی است که پیرو ایدئولوژی است و فارغ از افراط مسیرش را میرود و کارش را انجام میهد. تمام جذابیت شخصیت علیار هم همین است که این طور تربیت شده است. وقتی شما نگاه کنید که علیار دست پرورده تربیت چه کسی است، آن وقت او را درک میکنید.
تصمیمات صفر و صد!
انتقاد: پدر علیار صرفا او را رها نکرده است. او منفور است و دزد و قاچاقچی که هیچ کس از او خاطره خوش ندارد و همیشه رانده شده، اما علیار وقتی پدرش را پیدا میکند، تصمیم میگیرد او را که الان مجنون شده، روانش به هم ریخته و در تیمارستان بستری است را با وجود مخالفت خانواده اش نزد خودش نگه دارد تا خوب شود. این رفتار علیار هم برای مخاطب قابل لمس نیست.
دفاع: علیار در موقعیتهای مختلف اجتماعی قرار میگیرد که معمولی هم نیست و باید تصمیم بگیرد. او در چنین موقعیتهایی طبق ایدئولوژی اش حرکت میکند، اما برایم جالب است چرا جامعه او را نمیپذیرد. وقتی علیار تصمیم میگیرد پدرش را انتخاب کند، کار اشتباهی نمیکند و میخواهد همزمان همه خانواده را کنار هم جمع کند و این را وظیفه خودش میداند و در دیالوگ هایش به این موضوع اشاره میکند، اما این روزها همه کسانی که سریال را میبینند از من این سوال را میپرسند که چرا علیار چنین تصمیمی میگیرد؟ انگار به تصمیمهای صفر و صد عادت کرده ایم. در حالی که تصمیم علیار میانه است. همچنین او میخواهد تا زمانی که پدرش هوشیار نشده او را تحویل قانون ندهد. اگر کلیت شخصیت علیار را ببینید متوجه خواهید شد که علیار پای ایدئولوژی اش ایستاده که چنین تصمیمی میگیرد. مواجهه شدن با چنین حرفهایی برایم جذاب و عجیب است.
هر کس سلیقهای دارد
انتقاد: دیالوگهایی که سعید نعمت ا... برای آثارش مینویسد، منتقدان صفر و صد دارد. این اتفاق در سریال زمین گرم هم افتاده و انتقاد دارند که دیالوگها با ادبیات جامعه امروز همخوانی ندارد. شما به عنوان کسی که در سریال نعمت ا... بازی کرده، چه نظری دارید؟
دفاع: من متوجه نیستم چرا یک اثر که ساخته شود به دنبال مطابقت با جامعه امروز هستید. در دنیا سریالهایی میبینیم که جغرافیای آن با جهان امروز تطابق ندارد. هر نویسندهای ادبیات خاص خودش را دارد که مولفه اش محسوب میشود. آقای نعمت ا... هم سالهای زیادی است که کار میکند و مخاطب هم با ادبیات او آشنا است.
وقتی من در تئاتری بازی میکنم که همه خوششان میآید، برای شخص خودم این سوال به وجود میآید که چطور همه خوششان آمده است.
بنابراین در جهان امروز بهترین حالت برای اثر هنری این است که موافق و مخالف داشته باشد و مخالف بودن بد هم نیست، زیرا هر کس سلیقهای برای تماشای فیلم و سریال دارد. شخصا هم همین طور هستم برخی از فیلمهایی که میبینم خیلی دوست دارم و برخی
دیگر را نه.
رفتارهای علیار معقولانه است
انتقاد: با توجه به اینکه پدر علیار یعنی استوار، ظلم زیادی به همه کرده است. بنابراین وقتی توجه علیار بیشتر به سمت پدر میرود تا خانواده و تصمیم میگیرد پیش پدرش زندگی کند، برای مخاطب غیر معقولانه است.
دفاع: به هیچ وجه رفتار علیار غیر معقولانه نیست. همه ما از دل یک تفکر بیرون آمده ایم و تفکر اسلامی میگوید حال اکنون پدر اهمیت دارد. بنابراین او نمیخواهد پدر را رها کند، حتی دلش نمیخواهد خانواده از او جدا شود، بلکه فروغ به روستا میرود. در مجموع علیار تلاش میکند همه را همراه خودش کند. دلیل اینکه توجه علیار نسبت به پدر بیشتر است، به این خاطر است که حال پدر بحرانی است و بارها به فروغ در دیالوگ هایش میگوید که درک میکند استوار باعث آزار روحی او شده است، اما در عین حال از فروغ میخواهد که از او نخواهد پدرش را رها کند. در مجموع همه رفتارهای علیار هارمونی دارد، حتی زمانی که متوجه میشود فروغ، جای اصلان را لو داده، خیلی عصبی و ناراحت میشود، اما با این حال با احترام با فروغ حرف میزند. همه اینها مولفههای اصلی علیار را نشان میدهد.
استقلال در جزئیات بازی
سوال: سعید نعمت ا... دست شما را برای ایفای نقش تا چه میزان باز میگذاشت و با توجه به همزمانی تولید و پخش، آیا فرصت دارید سریال را ببینید؟
پاسخ: نعمت ا... تمام لحظات همه حواسش به کار است و به تمام جزئیات فکر میکند. به خصوص به من لطف داشت و فضا ایجاد کرد تا بتوانم نقش را ایفا کنم. همه لحظات کمک میکرد و در عین کنترل کردن به گونهای رفتار میکرد تا من برای ایفای جزئیات نقش علیار استقلال داشته باشم. البته باید بگویم ظرفیت خودم بالاتر از اینها است و با توجه به شرایط بیماری کرونا و اینکه اولین کار تلویزیونی من است و مدت زمان طولانی درگیر کار هستیم، تلاش ام را برای نقشام کرده ام. در مجموع به دلیل همزمانی تولید و پخش خیلی وقتها فرصت نبوده که سریال را ببینم و از سایتهای دیگر دنبال کردم.
به خودم نمره نمیدهم
سوال: به خودتان برای بازی در این سریال چه نمرهای میدهید و بیشتر علاقهمند به ایفای چه نقشهایی در چه ژانرهایی هستید؟
پاسخ: نمره نمیدهم. دلم میخواهد در ژانرهای مختلف بازی کنم و اینکه بتوانم در موقعیتهای مختلف خودم را بسنجم. ژانر کار برایم مهم نیست، بلکه شخصیت برایم اهمیت دارد و دوست دارم از ایفای نقش لذت ببرم. از همه عوامل سریال زمین گرم که مثل خانواده ام بودند، تشکر میکنم. همه به من لطف داشتند به ویژه از آقای نعمتا... تشکر میکنم که فرصت بازی در اختیارم گذاشت و برادرانه کنارم حضور داشت و تکیهگاهم بود.
به دنبال نشانه شناسی باشید
انتقاد: برخی نسبت به اسم علیار و نام پدربزرگش که یارعلی است انتقاد داشتند که چرا نامها این طور انتخاب شده که حتی با جامعه روستایی امروز هم تطابق ندارد؟
دفاع: نام ها، جهانی است که سعید نعمت ا... آن را خلق کرده است. در قصه نام روستای علیار سردهات است و همه شخصیتها پسوند یا پیشوند یار را دارند.
به نظرم باید این مساله نشانهشناسی شود که سعید نعمت ا... میخواست از این طریق چه حرفی بزند. من برداشت خودم را نمیگویم. ولی به نظرم همین مساله به جذابیت سریال اضافه کرده است.
عشق زودپزی علیار!
انتقاد: مخاطب در عشق علیار هم شاهد تضاد است. در قسمتهای اول نشان داده میشود که علیار به شدت عاشق معصومه است، حتی سر به بیابان میگذارد، اما بعد برای حمایت از بچه برادرش تصمیم میگیرد با فروغ، زن برادرش ازدواج کند. گرچه ما در قصه پرش زمانی دو ساله را به گوش میشنویم، اما ناگهان عاشق فروغ میشود که برای مخاطب باورپذیر نیست. در حالی که بعد از ازدواج، فروغ به علیار میگوید که ما زن و شوهر
شناسنامهای هستیم.
دفاع: از لحاظ خط داستانی پرش زمانی گفته میشود و به نظرم مخاطب هم متوجه گذر زمان میشود و دو سال از این اتفاق میگذرد. ضمن اینکه تضاد در هر انسانی هست و اتفاق خوبی هم هست. علیار هم بعد از ازدواج با فروغ به خاطر حمایت از پسر برادرش، دست از عشق اول بر میدارد و تصمیم میگیرد به زندگی اش متعهد باشد.
نماز خواندن علیار
انتقاد: در بسیاری از صحنهها میبینیم که علیار کت اش را در میآورد و روی آن نماز میخواند. این صحنه چند بار دیده شده است. به نظرتان گل درشت نشده است؟
دفاع: البته این سوال را باید آقای نعمتا... پاسخ بدهد، اما نظرم این است که به لحاظ شخصیتپردازی این صحنه کمک زیادی به علیار کرده تا مخاطب بیشتر او را بشناسد. به نظرم ایرادی وارد نیست و معتقدم وقتی نویسندهای شخصیتی را خلق میکند، حتما نیازی در ذهن اش ایجاد شده که این کار را انجام میدهد و همه مولفههای یک شخصیت کمک کننده است تا بیشتر با شخصیت او آشنا شویم.
باورش دارم
انتقاد: اکثر شخصیتهای مثبت آثار نمایشی شبیه به هم هستند و این قالب کلیشهای حتی به نوع لباس پوشیدن و گریم چهره هم سرایت میکند و این اتفاق هم برای علیار افتاده است. در حالی که یک شخصیت میتواند مثبت باشد، اما به لحاظ ظاهر و تیپ متفاوت. شما نظرتان چیست؟
دفاع: علیار شخصیت سادهای دارد. این ساده بودن تا چه حد میتواند متفاوت باشد. وقتی شما از بیرون به علیار نگاه میکنید متوجه ساده زیستی او میشوید، بنابراین او زندگی مجللی ندارد که ظاهر متفاوتی هم داشته باشد. این مولفههای علیار است و اشکالی هم ندارد. مهم این است که شخصیت علیار هارمونی دارد.
اتفاقا درباره این شخصیت مرتب با گروه لباس و گریم صحبت میکردیم، زیرا میخواستیم ترکیببندی علیار هارمونی داشته باشد. البته به لحاظ ظاهر شخصیت علیار با صادق برقعی کاملاً تفاوت دارد. در مجموع من شخصیت علیار را باور دارم.
علیار یا صادق برقعی؟
انتقاد: هر بار که فروغ از خانه علیار فرار میکند، علیار بدجور افسرده میشود، حتی غذا نمیخورد و افسردگی اش در برخی صحنهها به گونهای است که با مرد جامعه امروزی تطابق ندارد. به عنوان مثال در یکی از صحنهها وقتی علیار روی زمین بیحال افتاده بود، پدربزرگ سر میرسد و خطاب به او میگوید اگر میخواهی غصه بخوری حداقل تشک را پهن کن نه اینکه روی زمین سرد بخوابی! به همین دلیل برخی از رفتارهای علیار واقعا حرص در بیار است؛ آیا مابهازایی هم برای این شخصیت داشتید؟
دفاع: به نظرم چنین افرادی در جامعه وجود دارند و علیار هم جزو همین دسته محسوب میشود. با این حرف موافقم که گاهی علیار حرص آدم را در میآورد. (با خنده) برای خلق شخصیت هر بازیگری شیوه خودش را دارد. من به دنبال ما به ازای بیرونی نمیگردم، بلکه سعی میکنم ذهن و تفکرم در اختیار شخصیت بگذارم. شاید باورتان نشود اما برخی مواقع نمیدانم علیار هستم یا صادق برقعی. به هر حال 9 ماه با این کاراکتر زندگی کرده ام. لحظه به لحظه برای آن غصه خوردم. در مجموع با آقای نعمت ا... روزهای اول برای خلق نقش کلی کلنجار رفتم و برایم مسیر ایفای شخصیت علیار را روشن کرد و من هم سعی کردم شخصیت علیار، رفتارهایش و.... هارمونی داشته باشد.