جامعه پویا - سریال سرگیجه سریالی در ژانر درام و پلیسی است که زندگی چند زوج در طبقه متوسط جامعه را نشان می دهد.
بازیگران مطرحی چون حامد بهداد، هادی حجازی فر، پیام دهکردی و رعنا آزادی ور و شبنم مقدمی در آن بازی کرده اند.
بهرنگ توفیقی کارگردان موفقی است او در شبکه خانگی سریال موفق آقازاده را داشته است. حالا بهرنگ توفیقی با سریال سرگیجه آمده است.
بازی متفاوت پیام دهکردی در نقش جلال و هادی حجازی فر در نقش کامران یکی از نقاط درخشان این سریال است اما رعنا آزادی ور دوباره خودش را تکرار کرده است. او همچنان نقش یک زن مرموز و بدجنس و عصبی را بازی می کند و کار جدیدی به ما ارائه نمی دهد. اما داستان سریال آنقدر کشش دارد که بتوان بازی آزادی ور را نادیده گرفت.
تا اینجای سریال دیده ایم که کامران و پیمان و جلال سه شریک هستند که شرکتی در حوزه رمز ارز دارند. سایت شرکت هک شده و رمز ارز در حساب آنها خالی شده است.
پیمان و کامران سر این موضوع با هم درگیر می شوند و در این میان یک تماس تلفنی همه چیز را بهم می ریزد. تماس به پیمان می گوید کامران و فریبا در یک رستوران قرار دارند. پیمان به سراغ کامران می رود و درگیری بین آنها باعث می شود که پیمان کامران را هل بدهد و او را به زمین بزند. پیمان که دچار بیماری روانی است از ترس فرار می کند ما این را در دیالوگ میان پیمان و روانکاوش می فهمیم.
حالا اثری از کامران نیست. فریبا رابطه با کامران را انکار می کند و پیمان نمی داند باید با کامرانی که نیست چه کند.
آیا پیمان کامران را کشته است
پیمان ضربه ای به کامران زده و او را به زمین انداخته است. جسد کامران نیست کسی که کامران را با خود برده دوربین های مداربسته را هم با خود برده است پس او قصد ندارد پیمان را به پلیس معرفی کند بلکه او می خواهد از پیمان باج بگیرد. حالا باید ببنیم آیا کامران با بازی هادی حجازی فر با ضربه پیمان مرده است یا شخص سومی او را کشته و جسد را سربه نیست کرده است.
کامران زنده است
فرضیه دیگری که می توان مطرح کرد این است که کامران زنده است او با همدستی کسانی که رمز ارز را سرقت کرده اند قصد بالاکشیدن اموال همه را دارد و می خواهد پیمان را در این میان قربانی کند.
عشق کامران و فریبا
فریبا با بازی رعنا آزادی ور می داند که شوهرش اختلال روانی دارد ، او حالا ویکیل حاذق شده و با کامران نیز مدتی کارکرده است. کامران با همسرش دچار اختلافاتی است ارتباط کامران و فریبا را در رستوران دیدیم ، پرونده ای که کامران و فریبا نمی خواهند درباره اش با پیمان صحبت کنند. حالا باید دید آیا عشقی میان فریبا و کامران است و انها با استفاده از ضعف پیمان، رمز ارزها را سرقت کرده و او را قاتل نشان داده اند تا بتوانند کنار هم باشند و از این راه پیمان را از سر راه بردارند؟ نقش جلال در این میان چیست؟ آیا جلال با فریبا همدست است.
باید دید نویسنده چطور داستان را پیش می برد.