جامعه پویا -سریال جاسوسی امنیتی خانه امن یک نو اوری در سریالهای تلویزیون است و موضوع جذاب آن مخاطب را میخکوب میکند. سامان صفاری یکی از بازیگران این سریال که دومین تجربه بازیگریاش در یک سریال امنیتی در تلویزیون را پشت سر میگذارد از سختیهای نقش پیام در این سریال گفته است.
به گزارش خبر انلاین سامان صفاری در سریال «دلدادگان» و فیلم سینمایی «پارادایس» از تجربه کار در سریال امنیتی در زمان شیوع کرونا و تجربه شخصیاش از ابتلا به بیماری کرونا میگوید. سامان صفاری با سریال «سقوط آزاد» وارد عرصه بازیگری شد و پس از آن با بازی در کنار مریلا زارعی در نقش یونس میرجلیلی در فیلم سینمایی «شیار۱۴۳» در سینما هم مطرح شد. او که تجربه بازی در فیلمهای سینمایی «پارادایس» و «سامورایی در برلین» را در کارنامه دارد، با بازی در نقش امیر در «دلدادگان» مورد توجه مخاطبان تلویزیون قرار گرفت. این بازیگر بار دیگر این شبها با بازی در سریال تلویزیونی «خانه امن» به آنتن تلویزیون برگشته است.
پیش از این هم در «دلدادگان» تجربه بازی در نقش یک مامور مخفی یا نفوذی در یک شبکه مفسد اقتصادی را داشتید. تفاوت کاراکتر امیر و پیام از نظر خودتان در چیست؟
بازی در سریال «دلدادگان» چالش خوبی برای من در حرفه بازیگری بود چون بعد از چند فیلم سینمایی به مدیوم تلویزیون آمدم و آقای هادی به من اعتماد کردند و آن نقش را به من دادند. امیر در «دلدادگان» مامور مخفی بود اما به شدت کاراکتر ماخوذ به حیایی داشت و با طمانینه و آرامش حرف میزد و کارش را بلد بود و هدف اصلیاش این بود که دست باندهای پولشویی را رو کند. بیننده در قسمت ۵۰ در فصل سه متوجه میشد که امیر مامور مخفی و عضو یک نهادی است که مسوولیت مبارزه با پولشویی و مفاسد اقتصادی در کشور را دارد. در سریال «خانه امن» در قسمت یازده خیلیها متوجه شدند که پیام کارهای اشتباه زیادی میکند. قبلا زندان بوده و بنا بر اتفاقاتی با وثیقهای که خانم هدایت گذاشته از زندان آزاد شده و وقتی از زندان قرار است خارج شود، نهاد اطلاعاتی که امین زندگانی مسوول آن است او را به عنوان نفوذی خودش و با این هشدار که این کار خیلی سخت است و ممکن است جانت را از دست بدهی اما شرط آزادیات همکاری با ما است، به شرکت ثمین هدایت میفرستد. بنابراین شباهتی بین امیر و پیام وجود ندارد.
یعنی نگران نیستید که اصطلاحا این نقش روی شما بماند؟
امیر مامور مخفی بود و پیام یک جاعلی است که در زندان بوده و کارهای اشتباه و عجیب غریب زیادی هم میکند و سر سیستم امنیتی بلاهایی میآورد که در این قسمت اخیر دیدید. گاهی بعضی افراد بدون اینکه یک قسمت از یک سریال را ببینند فقط میگویند این نقش تکراری است. کسی با دیدن ده دقیقه از سریال میگوید این بازیگر دوباره مامور مخفی شد، مثل همان منتقدانی است که از روی تیتراژ یک فیلم را نقد میکنند. اصلا این دو کاراکتر با هم شبیه نیستند و در دیالوگ گفتن، راه رفتن و حتی دوست داشتنشان دو دنیای متفاوت دارند. یکیشان سمت شمال است و یکیشان سمت جنوب. برای همین من یقین دارم که این برچسب روی من نمیماند. اگر هم قرار باشد روزی دو نقش شبیه هم بازی کنم حتما جزئیاتی در آنها دخالت میدهم که متفاوت باشند.
از تجربه بازی در سریال «خانه امن» بگویید.
همیشه مدیوم تلویزیون برای من جذاب بوده. چون من همزمان در تئاتر و سینما و نمایش خانگی هم کار کردم اما گستردگی مخاطبان تلویزیون خیلی زیاد است. در شهرستانها و در میان عامه مردم بازخوردهای زیادی از نقشهایم در سریالها دیدم. آنقدر که با یک سریال و کاراکترهای آن درگیر میشوند حتی پیش آمده که با لحن بدی به من گفتند چرا فلان کار را کردی و یادشان میرود که این نقش من بوده و قرار نیست واقعی باشد. از برخوردهایی که در اینستاگرام دیدم متوجه شدم که مردم درگیر «خانه امن» شدند و جدا از این حرفها روز اولی که با مدیر تولید کار و پس از آن با کارگردان صحبت کردم و یک سیناپس از فیلمنامه را خواندم، به نظرم رسید چقدر این کاراکتر جذاب است. در مرحله بعد در دورخوانی متوجه شدم چقدر آقای معظمی به جزئیات دقت میکند و احساس کردم که با این نقش اتفاق خوبی در بازیگری من میافتد و الان هم خدا را شکر بازخوردهای خوبی گرفتم و این برای من خیلی مهم است.
سریال «خانه امن» بازخوردهای زیادی در فضای مجازی داشته و کاربران با نگاه صددرصد مخالف یا صددرصد موافق نسبت به این سریال واکنش نشان دادند. این واکنشها را دنبال میکنید؟
فضای مجازی نباید در زندگی تاثیرگذار باشد اما باید ببینی، بشنوی و دقت کنی. بعضی از کامنتهایی که مردم در اینستاگرام برای ما میدهند، نشان میدهد که خیلی به جزئیات دقت میکنند و حتی روزهایی که به دلیل مشغلههای مختلف حالت در کار خوب نیست متوجه میشوند. من به کامنتها و واکنشها دقت میکنم اما تاثیرگذاری فضای مجازی روی ما باید در حد متعادل باشد. اگر این تعادل را در نظر نگیری به مشکل برمیخوری. اینجور مواقع آدمهایی که مشاورهای خوبی دارند میتوانند موفق باشند. اگر شما مشاور خوبی نداشته باشی به بیراهه میروی و یکباره میروی کشورهای همسایه و کارهای عجیب غریب میکنی. چون حاشیه خیلی جذاب است. مثل یک آمپول میماند سریع حالت خوب میشود ولی بعدش قرار نیست اتفاق خوبی برایت بیفتد. من حتی در یوتیوب نظرات کاربران خارج از کشور را میخوانم، چون آنها هم خیلی پیگیر و دقیق سریال را میبینند. کاری به فضای سیاسی سریال ندارم. بیشتر دقت میکنم به روابط بین پیام و تابان و ثمین هدایت و رابطه بین پیام و افشین و بازخوردی که از اینها میبینم بازخوردی است که همیشه دوست داشتم از کارم ببینم. همین که مخاطب میگوید چرا این کار اشتباه را کردی برای من بازخورد مثبتی است. پیام نمونهای از جوانهایی است که بدون فکر کارهای هیجانزده میکنند. زود ناراحت میشوند، زود غمگین میشوند، زود میخندند و ... خیلی منطقی نیست و کارهای عجیب انجام میدهند اما در کل پسر خوبی است.
پیام قرار است دست یک باند مفسد اقتصادی را رو کند که این روزها پروندهشان به موضوعات امنیتی هم گره خورده. اخبار مربوط به فساد اقتصادی را دنبال میکنید؟
مگر میشود اخبار مفاسد اقتصادی را دنبال نکرد. ماشاالله آنقدر تعدادشان زیاد است که در کنارشان زندگی میکنیم. اصلا میتوانیم بگوییم ما مردم ایران هم در کنار مفسدان اقتصادی هستیم. کنارمان هستند و خیلی هم تعدادشان زیاد است و جالب است که خیلی هم اعتقاد دارند به اینکه جوانها باید در کشور خودمان بمانند ولی ماشالله فرزندان و نوههایشان در کشورهای دیگر زندگی میکنند و سنگر را آنجا نگه داشتهاند. خدا را شکر که «خانه امن» حسابی دستشان را رو میکند.
آیا کاراکتر پیام مابهازای بیرونی دارد و شما داستانی واقعی از این جنس شنیدید؟
نسل جدید خیلی انرژی زیادی دارد و حتی موسیقیشان با موسیقیای که نسلهای قدیم گوش میکردند، لباس پوشیدنشان و کلا کارهایشان با نسل قدیم فرق میکند. تعدادشان هم خیلی زیاد است و تلویزیون باید به این قشر از جامعه اهمیت بدهد. به نظر من هنوز برای این قشر از جامعه که تعداد زیادی هم هستند، سریالها و فیلمهای مناسب ساخته نشده. قشر جوان نیاز دارد به سریالهایی با محوریت جوانها و نمایش این هیجانزدگیها و این اتفاقات و حتی در این راه میتواند به دور از کلیشههای گذشته پیام اخلاقی هم داشته باشد. خدا را شکر چیزی که میبینم این است که کسانی که کاراکتر پیام را دوست دارند از نسل جوان هستند. کاراکتر پیام مابهازای بیرونی زیادی دارد و من با چشم خودم میبینم اما اینکه قصه پیام واقعی باشد من نمیدانم. چون شغلم بازیگری است و نمیتوانم خیلی وارد ریز جزئیات این اتفاقات امنیتی باشم.
معمولا بازی در پروژههای امنیتی مثل یک تیغ دولبه است. ممکن است به شدت مخاطب با شما همراه شود و هم ممکن است شما را به خاطر بازی در این پروژه پس بزند. برای اینکه این موضوع دامن شما را نگیرد چه تمهیدی داشتید؟
خیلی به امنیتی بودن سریال کاری نداشتم. فیلمنامه برایم مهم بود که به دور از کلیشه باشد و حرف حق را بزند و بیشتر به کاراکتر پیام دقت کردم و مطمئن بودم که خیلیها میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. خدا را شکر که بازخورد خیلی خوبی این سریال در میان مردم داشته و کاراکتر پیام هم تا الان با توجه به چیزهایی که دارم میشنوم خوب بوده. نقدهایی هم بوده که آنها را هم میشنوم و میخوانم و استفاده میکنم. بعد از سریال «دلدادگان» که جز پربینندهترینها بود سعی کردم باطمانینه سریال دیگری را انتخاب کنم و در این انتخاب هم خود کاراکتر برایم مهم بود و البته کار کردن با آقای معظمی و تهیهکننده خوبمان برایم جذاب بود.