جامعه پویا - افشین آقایی بازیگر نقش ارسلان در سریال صفر21 هرچند این روزها به خاطر بازی در نقش ارسلان بسیار مورد توجه قرار گرفته است اما خاک خورده صحنه است و سالها به عنوان دستیار کارگردان مهران مدیری فعالیت داشته است.
او پیش از بازیگر شدن همه فوت و فن سینما را آموخت و درخشش در صفر21 هم به دلیل همین تجربه است. امادگی جسمانی بالا، ایفای حرفه ای نقش جوانی مهربان و ساده لوح و راحتی اش با دوربین از جمله عوامل موفقیت افشین آقایی است.
افشین آقایی در دوران کودکی بازیگری را با حضور در آثار «فریدون حسن پور» آغاز کرد و بعد پا در عرصه دستیار کارگردانی گذاشت. او که دانش آموخته رشته ادبیات است در سال های فعالیت خود دستیاری «مهران مدیری» در فیلم «ساعت5 عصر»، «دورهمی» و «هیولا» را برعهده داشته است. او با سریال صفر 21 در نقش ارسلان مهمان شبکه سوم سیماست. «آقایی» پیشتر با «سیدجواد رضویان» هم در فیلم «زهرمار» و سریال «ارث بابام» همکاری داشته است. در ادامه گفت و گوی روزنامه خراسان را با «آقایی» می خوانید.
در کودکی فکر، رویا یا آرزوی خاصی داشتهاید که همچنان برای تان جذاب باشد؟
در دوران کودکی به «فریدون حسن پور» معرفی شدم و بیشترین تاثیر را روی من گذاشت. آقای حسن پور در دهه 60 دستیار مسعود جعفری جوزانی و خبره کار بود. من در این سن به جای این که در کنار پدرم باشم بیشتر در کنار او بودم و خیلی به من کمک کرد و سختگیری هایی داشت که به دردم خورد. دستیاری را با او شروع کردم و می گفت اگر کفش ات پاره است این حق را نباید به خودت بدهی که به کسی بگویی و از این موارد باید تجربه کسب کنی و روزهای خوبی را برای خودت بسازی. در سال 74 در اولین فیلم اش سیاهی لشکر بودم.
بیشتر ببینید: سکانسی خندهدار از سریال صفر21؛ وانت نمادی از ایران ما!
*شما از آن دست بازیگرانی هستید که بازی را در سن کم تجربه کردید؛ در این خصوص بگویید.
سال 75 بود که در 11 سالگی نقش اصلی را در سریال «دوستان خوب» شبکه 2 سیما بازی کردم. در این سریال مهرداد نظری، رضا خندان و خانم آقای حسن پور بازی کردند. سال 76 در سریال «پسران عاقل» نقش برادر «محمود بصیری» و بعد در چند تله فیلم بازی کردم. در سریال «راه شب» داریوش فرهنگ در اپیزود «قول» نقش اصلی را بازی کردم.
دستیار کارگردان شدن چگونه برای تان اتفاق افتاد؟
سال 80 ما بچه های بازیگر بزرگ شده بودیم و سریال «مزرعه آفتابگردان» را برای «رضا میرکریمی» کار کردیم. نکته ای که در سریال بود که برایم ارزشمند است این بود که روز اول تصویربرداری در ساوه به آقای حسن پور گفتم که دوست دارم دستیار کارگردانی را تجربه کنم. او در این سریال یکی از نویسندگان بود و من هم نقش اصلی را بازی می کردم و عاشق بازی بودم ولی وقتی فعالیت دستیار کارگردان را می دیدم لذت می بردم چون به کارگردانی علاقه داشتم. وقتی آقای حسن پور این حرف مرا شنید شگفت زده شد و پذیرفت. بعد از آن دستیار کارگردانی را شروع کردم.
*چطور شد که مهران مدیری با سختگیری هایی که از او سراغ داریم شما را به عنوان دستیار آثار اخیرش انتخاب کرد؟
با نیتی که داشتم اگر در دستیاری موفق بودم دلیل اش این است که هیچ کس، هیچ جا مرا هل نداد و با هر کارگردانی یک فیلم کار نکردم و چند تجربه مشترک داشتم و دلیل این که در کار بعدی آن کارگردان نبودم این بود که سر کار دیگری بودم. با «علیرضا شمس شهیدی» یکی از بهترین دستیار برنامه ریزها در سال 95-94 مشغول کار بودم و تا آن زمان با آقای «مدیری» تجربه همکاری نداشتم و با این دوست به دفترش رفتیم و مرا به آقای مدیری معرفی کرد. فیلم «ساعت 5 عصر» مدیری خیلی کار سنگینی بود؛ البته من «اخراجی ها3» را که پروژه سنگینی بود پیشتر کار کرده بودم، سپس چون آقای مدیری از کارم رضایت داشت در پروژه های بعدی اش از من دعوت کرد. حدود 2 سال سر کار «دورهمی» بودم و خیلی چیزها از آقای مدیری یاد گرفتم. آن چه از او یاد گرفتم این بود که هیچ وقت راجع به هیچ چیزی هیچ توضیحی ندهم! سر سریال «صفر 21» چیزهایی دیدم که با صبر و سکوت طی کردم.
بیشتر بخوانید: حرفهای شنیدنی افشین آقایی بازیگر نقش ارسلان در سریال صفر21
*با توجه به بازتاب های متفاوت، از تجربه همکاری در سریال صفر21 راضی هستید؟
اساساً همیشه سهم کمی از زندگی را می خواهم. دنبال زیاده خواهی نبوده ام و در این سریال هم این گونه است. در شرایطی هستم که با وجود آدم های بزرگی همچون رضویان، انصاری و مهدی فرجی روش کار را می بینم و این بزرگان مرا دعوت به کار کردند.
*شنیده ام شخصیت ارسلان صفر21 بر اساس ویژگی های خودتان نوشته شده است.
9 ساله که بودم پدر و مادرم سر کار می رفتند و من ظهرها به مدرسه می رفتم و بچه شری بودم. یک روز که از خانه خارج شدم پیرمرد همسایه مان اسکناس دستش بود و می خواست نان بخرد، من بین رفتن به مدرسه و نان خریدن برای عزیز آقا، نانوایی را انتخاب کردم. بازگشتم از نانوایی مصادف شد با آمدن پدرم به منزل و آن قدر از دست من ناراحت شد که مرا با پارو زد و جای زخم آن هنوز روی دستم است! خیلی ناراحت شدم چون کار خیر انجام دادم و کتک خوردم. مسئله «ارسلان» آن چیزی است که فراموش کرده بودم و مادرم با دیدن این سریال این خاطره را برایم تعریف کرد که حیرت کردم. شاید دعای آن پیرمرد امروز کمک ام کرده است.
*چند درصد ویژگی های ارسلان از افشین آقایی گرفته شده است؟
اگر 100 را در نظر بگیرید 50درصدش ویژگی های خودم است. الان ما ارسلانی را می بینیم که در این مقطع این ویژگی ها را دارد و خود من شاید الان خیلی از این کارها را انجام ندهم ولی این ویژگی ها برگرفته از کارهایی است که سال ها انجام می دادم ولی بخش معرفت و قلب اش همچنان وجود دارد. این را هم بگویم که ارسلان تا حالا دیده نشده و یک شخصیت نو را بازی می کنم، به قول زنده یاد «علی حاتمی» کار ما چه خوب باشد و چه بد مختص خودمان است. نقش ارسلان با هیچ چیز قابل قیاس نیست. جواد رضویان همیشه می گوید مهم این است که وقتی کار تمام می شود آدم وجدان آرامی داشته باشد، من الان احساس خوبی دارم چون هر آن چه را که بوده از کودکی و وجود خودم بوده است. زنده یاد علی حاتمی در مصاحبه ای گفته بود که کار ما خوبی اش این است که با خودمان مقایسه می شود؛ الان سریال «صفر 21» هم همین طور است. هر گلی بویی دارد و اگر قرار بود ارسلان شبیه شخصیت ها و جوان های دیگر باشد ممکن بود حرف دیگری گفته شود. ارسلان قصه با وجود این که طنز است اصلاً نمی خندد. خودم هم در تمام این سال ها که سر کار بودم، جدی بودم.۴، ۵ سالی که در کنار آقای مدیری بودم یک بار ندید که بخندم چون معتقدم ما سربازیم و نباید سر کار بخندیم.
*قله ای را برای بازیگری تان ترسیم کرده اید؟
چون از کودکی این شغل را شروع کردم فکر می کنم مثل دریا می ماند. این شغل عین خود زندگی هم تلخ و هم شیرین است. دلیل این که دستیاری را انتخاب کردم این بود که چیزهایی در این حرفه دیدم که می دانستم راحت می توانم امروز بازی کنم و فردا آن را کنار بگذارم.
*علاقه تان به دستیاری و بازی در آثار کمدی از کجا آمده است؟
در سریال و فیلم درام و تراژدی هم کار کردم، مثلاً با «پرویز شهبازی» کارگردان بزرگ کشورمان فیلم «مالاریا» را کار کردم. مدرک کارشناسی ادبیات دراماتیک رشته نمایش را با تاخیر گرفتم چون در زمان دانشجویی دستیاری هم می کردم و تجربیات عجیب و غریبی در بوشهر به دست آوردم. مادرم 2 میلیون تومان پول داد که در بوشهر خانه اجاره کنم اما همه را خرج دوستانم کردم. من ماندم بدون پول و خانه و نمی توانستم به مادرم بگویم و در کارخانه ای زندگی می کردم.