بیوگرافی کامل محمدرضا چلنگر مترجم مربیان فوتبال و بازیگر سریال چوب خط

جامعه پویا - رضا چلنگر را می توان معروفترین مترجم ایران لقب داد. او با حضور در کنار براکو ایوانکویج و بلاژویچ میان اهالی فوتبال بسیار معروف شد.

رضا چلنگر  متولد تهران است او سابقهٔ مترجمی مربیان کروات از جمله میروسلاو بلاژویچ، برانکو ایوانکوویچ، وینگو بگوویچ، و اسلوبودان کواچ را دارد  و ایگور کولاکوویچ سرمربی تیم ملی والیبال مردان ایران و زلاتکو کرانچار (سرمربی باشگاه فوتبال سپاهان اصفهان) را دارد . او چند سال نیز در سفارت ایران در زاگرب کار کرده است.

وی به زبان‌های ترکی استانبولی، فرانسوی، کروات و انگلیسی تسلط دارد
فوتبال برای رضا چلنگر بی حاشیه نبوده است. چلنگر در تیر ماه ۱۳۸۷ به اتهام ترغیب بازیکنان باشگاه فوتبال پاس همدان برای دوپینگ به چهار سال محرومیت از فعالیت‌های فوتبالی محکوم شد  اما در دی ۱۳۸۹ کمیسیون استیناف آرای دوپینگ وی را مشمول تخفیف در مجازات دانست و محرومیت وی را لغو کرد.

یکی از مهمترین ویژگی های رضا چلنگر که باعث شد به مترجمی مشهور تبدیل شود تقلید از لحن مربی بود اگر مربی با عصبانیت جمله ای می گفت او عین همان عصبانیت را ترجمه و استفاده می کرد. حتی صدایش را هم با صدای مربی بالا و پایین می کرد این ویژگی چلنگر باعث شد تا او به اندازه مربیان کروات در ایران مشهور شود. 

الگو برداری رضا چلنگر از یک زن 

 رضا چلنگر در مصاحبه ای درباره اینکه چطور موفق شده است تا این حد میان مردم محبوب شود گفته است : من به شخصیت سایر مترجمان هم احترام می گذارم و در مورد خودم صحبت می کنم. من از روزی که این کار را شروع کردم خودم را یک خبرنگار دانستم چرا که شغل من با خبرنگار فاصله چندانی ندارد. هر دوی ما وظیفه انتقال اطلاعات برعهده داریم حالا من از طریق کلام و شما به وسیله نوشتن. برای خودت الگو یا تیپ خاصی در ترجمه داری؟ – همواره سعی کرده ام شخصیت و سبک خودم را داشته باشم و تنها برای اینکه در این حرفه بتوانم موفق شوم از یک نفر کمک زیادی گرفتم و آن فرد کسی نبود جز خانم یلنوویچ مترجم رئیس جمهور کرواسی. وقتی خانم یلنوویچ را دیدم دلیل موفقیت اش را پرسیدم و او گفت هر روز یک ربع جلوی آینه لب خوانی تمرین کن و من بعد از سه ماه شدم رضا چلنگری که اکنون مقابل شما نشسته …

علاقه خاص رضا چلنگر به کشاورزی 

رضا چلنگر می گوید یک شغل است که از مترجمی بیشتر دوست دارد و آن هم کشاورزی است. او می گوید: من کشاورزی را از مترجمی بیشتر دوست دارم. کشاورزی هم شغل اولیا است؛ هم ساده و هم آرامش بخش است؛ البته من معتقدم مترجمی هم شغل اولیا است.زندگی من حکایت فیلم آژانس شیشه ای است؛ آنجایی که رفیق حاج کاظم می گوید قبل از جنگ سر زمین بودم با یک تراکتور و بعد از جنگ سر همان زمین بودم بدون تراکتور… من هم قبل از شروع کارم در این شغل ۳ دانگ و یک تراکتور داشتم اما بعد از اینکه با بلاژویچ شروع به کار کردم همان ۳ دانگ را هم به شریکم واگذار کردم و شدم بدون تراکتور… اینجوری است که سرنوشت من شبیه به آژانس شیشه ای است. گندم بهاره و ذرت پاییزه کشت می کنم. حس خوبی دارم، احساس آزادی به آدم دست می دهد وقتی سر زمین کار می کنی. احساس می کنم تمام مشکلاتم زمانی که کشاورزی می کنم حل شده است.این زمین ارث پدری من است. پدرم از ۱۲ سالگی مرا سر زمین می برد و از آن زمان این کار را دوست داشتم.

وقتی بلاژویچ بله  عروس خانم را برای رضا چلنگر گرفت

رضا چلنگر با رزیتا ارضی ازدواج کرده و دو فرزند دارد. او بارها به خواستگاری رزیتا ارضی رفت اما پاسخ منفی شنید تا اینکه بلاژویچ سرمربی وقت تیم ملی ایران واسطه شد تا رضا چلنگر به عشقش برسد. او می گوید: راستش زندگی ام را مدیون مترجمی هستم چون زمانی که به خواستگاری همسرم رفتم بحث مترجمی نبود و جواب همسرم هم نه بود … اما تنها کسی که توانست جواب بله را از همسرم بگیرد بلاژویچ بود که داستانش را بارها گفته ام؛ راستش تنها کسی که می توانست از همسرم بله را برای من بگیرد، چیرو بود. واقعا خیلی برای من و زندگی مان ایثار کرده و علیرغم اینکه درآمد فوق العاده ای از این کار ندارم با تمام شرایط سخت زندگی ساخته است و در اصل برای فرزندانم هم پدر بوده و هم مادر و پشتیبانی او باعث موفقیت من در کارم بوده.

آنطور که همسر رضا چلنگر گفته است آنها از طریق خانواده هایشان با هم آشنا شدند و از آنجایی که خواهر رضا چلنگر یکی از موسسنین یک مسجد بزرگ در نیویورک است با ایرانیان مقیم امریکا ارتباط زیادی دارد و از این طریق خواهران این زوج با هم آشنا شده و آنها را بهم معرفی کردند. رزیتا ارضی می گوید: من به اتفاق آقا رضا به هتل محل اقامت بلاژویچ رفتیم و در آنجا صحبت کردیم. ماجرا به این شکل بود که چون دانشگاه من سمت انقلاب بود، رضا پیشنهاد داد که به هتلی در همان نزدیکی (فکر کنم هتل پارس یا پارسا بود) برویم وآقای بلاژویچ هم برای دیدن من بیاید.

من هنوز جواب بله را به ایشان نداده بودم و داشتم با خودم به جمع بندی می رسیدم اما صحبت های بلاژویچ باعث شد آن روز جواب بله را بدهم.

رضا چلنگر با دوربین آشناست و او را مقابل دوربین گزارشگران فوتبال بسیار دیده ایم اما او اولین سریالش را در تلویزیون با بازی در سریال طنز چوب خط بازی کرده است. او در این سریال نقش آفرینی کرده است و جالب است بدانید که برانکو ایوانکویچ که همچنان با رضا چلنگر بسیار رابطه دوستانه و نزدیکی دارد برای این سریال هم تبلیغ کرده و از مردم خواسته آن را ببینید