جامعه پویا-اگر شما هم فکر می کنید هرکس در این شرایط بچه دار شود «دیوانه» است و اگر خلافش را گفت شعار می دهد این گزارش را بخوانید، البته پیش از آن کمی به حسی که نسبت به مادرتان دارید بیندیشید و همچنین حس او را نسبت به فرزندانش؛ آیا هنوز حس مادری مادرتان را شعار می دانید و غیرواقعی؟
دو طیف از زنان گفت و گو شدهاست؛ افرادی که چند وقت از تاهل آنان می گذرد اما میلی برای مادرشدن ندارند و آنهایی که مدتی است مادر شده اند و مصداق جمله معروف «بهشت زیر پای مادران است» را تجربه کرده اند؛ پاسخ ها قابل توجه و تامل است.
در بخش نخست به سراغ چند تن از زنانی رفته ایم که از ازدواجشان مدتی می گذرد، فرصت و امکان مادر شدن را دارند اما هنوز آن را انتخاب نکرده اند یا از آن هراس دارند.
زنانی که برخی از آنان میان حس دوراهی خواستن و نخواستن مانده اند؛ بیشترشان انتخابشان را کرده اند و تاکنون تصمیمی برای مادرشدن نگرفته اند و بعضی هم، تصویر روشنی ندارند از اینکه می توانند مادر بودن و مهر مادری را تجربه کنند یا خیر.
پای صحبت آنان که نمی خواهند مادر شوند
*زهرا 26 ساله در تهران چهار سالی است که زندگی مشترک را آغاز کرده است؛ او در یکی از شرکت های خصوصی کار می کند و تمایلی برای مادرشدن ندارد:
- اگر مادر شوم باید کارم را تعطیل کنم و به فرزندم برسم چراکه مادر شدن خیلی سخت است.
- بزرگ کردن بچه به همین سادگی نیست باید برایش وقت بگذاری ولی من و همسرم اکنون شرایط فرزندآوری نداریم.
-در این شرایط اقتصادی نمی توانیم به این موضوع فکر کنیم زیرا امروز هزینه های بچه از جمله خرید چیزهایی که نیاز دارد گران است.
- بچه های امروزی با ما (در زمان بچگی) خیلی فرق دارند، امروز هر چیز را که می خواهند باید برایشان تهیه کنیم و قانع نیستند، چطور در این شرایط باید تن به فرزندآوری داد؟
*مینا 30 ساله که سه سال از شروع زندگی مشترکش می گذرد:
- برای مادر شدن خیلی فرصت هست، حالا من و همسرم وقتمان را صرف مسافرت، دورهمی های دوستانه، برنامه ریزی برای ورزش، کلاس های مهارتی و آموزشی و سایر موارد می کنیم، الان وقت این مسئولیت را نداریم.
- با پیشرفت تکنولوژی دیگر نگرانی برای ناباروری وجود ندارد،حالا دیگر همه چیز امکان دارد.
*الهام غیرتهرانی اما ساکن در تهران، 28 سال سن دارد و 2،5 سال پیش ازدواج کرده است:
- با شوهرم در تهران تنها زندگی می کنیم و نمی توانیم تنهایی از پس این مسئولیت بر بیاییم.
- از مادرشدن می ترسم، باید خانواده ام کنارم باشند تا به من کمک کنند.
- تجربه نگهداری از فرزند ندارم و مطمئنم با مشغله ای که همسرم دارد و تا دیروقت در خارج از منزل است نمی تواند کمکی به من بکند، از این رو نیاز به زمان دارم.
*توصیف دنیای آنان که مادر شده اند
در ادامه به سراغ چند نفر از زنان رفته ایم که مدتی از مادرشدن آنان می گذرد؛ نکته جالب اینکه این افراد می گویند قبل از مادر شدن حس آنانی را داشتند که هنوز مادر نشده اند اما اینک قضیه متفاوت شده است. تعریف ها و باورهایشان تغییر کرده و حتی قادر به تصویرکشیدن حس شیرین مادری نیستند.
می گویند: نمی گوییم سخت نیست، بچه دار شدن سخت است اما در برابر حس شیرین مادری و دنیایی که به آدم عطا می شود این سختی ها هیچ است.
*«سحر اسماعیلی» شاغل در یک نهاد دولتی، مادر کیان و کیارش 2 قلوهای هشت ماهه ای که مدتی است طعم مادرشدن را چشیده است و در یکی از شهرهای نزدیک به تهران زندگی می کند:
- پیش از تولد فرزندانم هیچ رغبتی به مادرشدن نداشتم، وقتی به دردسرهای مسئولیت نگهداری و رسیدگی به بچه فکر می کردم از مادرشدن می ترسیدم ولی از لحظه ای که در بیمارستان هنگام تولد، بچه هایم را در آغوشم گذاشتند و مرا مادر صدا زدند، امیدم به زندگی چندین برابر شده است.
- پس از پایان مرخصی زایمان، دیگر اصلا تمایلی به رفتن به سرِ کار نداشتم و دوست داشتم تمام وقتم را صرف فرزندانم کنم؛ روزهای اول که بچه هایم را برای نگهداری به خواهرم می سپردم انگار نیمی از وجودم در کنار آنان مانده بود و هر لحظه در ذهنم تصاویر زیبایشان را مرور می کردم و از این رو متاسفانه در کارم خیلی تمرکز نداشتم.
- من که علاقه شدیدی به کارم داشتم و حاضر هم نبودم در هیچ شرایطی کارم را کنار بگذارم بعد از مادرشدن دوست دارم کار را رها کنم، لحظه های بیشتری را کنارشان باشم و به آنان عشق بورزم چون چیزی بالاتر از خانواده و فرزندانم نیست؛ ما کار می کنیم برای زندگی مان نه اینکه کار، کل زندگی ما را هرطور که می خواهد دستخوش تغییر کند.
- تنها به علت آنکه کمک خرجی همسرم در این شرایط اقتصادی باشم هنوز کار می کنم؛ ناچارم برای آسایش خانواده و فرزندانم در تامین هزینه ها کمک کنم، اگر مشکل مالی نداشتیم اصلا سر کار نمی رفتم.
* «معصومه معصومی» مادر علی که 20 ماه بیشتر از تولدش نمی گذرد
- همیشه از اینکه فرزندم برایم محدودیت ایجاد کند و مانع انجام وظایفم یا حتی مهمانی ها و تفریحاتم شود احساس خوبی نداشتم و فرزنددار شدن را به تاخیر می انداختم، اما از وقتی بچه دار شدم، آنقدر مِهرش به دلم افتاده که حاضر نیستم لحظه ای او را از خودم جدا کنم.
- اشتباه می کردم، بچه دار شدن مانع مسافرت و تفریحات نمی شود، چون اگر بخواهیم می توانیم مدیریت کنیم، حالا دیگر اگر قرار باشد جایی بروم از قبل وقتم را برنامه ریزی می کنم تا خللی به وظایف مادری ام هم وارد نشود.
- حتی در خانه دیگر احساس تنهایی ندارم و بیشتر وقتم را صرف کسی می کنم که از تمام وجود خودم هست.
- وظایف و سختی های مادری از جمله شب بیداری ها، مراقبت از سلامت فرزند، رسیدگی به خوراک و تامین پوشاک او بسیار سنگین است ولی با علاقه و عشق این کار را انجام می دهم بدون اینکه نارضایتی داشته باشم؛ احساس می کنم از این به بعد یک همراه و پشتیبان دیگر به زندگی ام اضافه شده است.
- از وقتی فرزنددار شده ام صبر و عشق ورزی را بیشتر و متفاوت تر یاد گرفته ام.
* «زهرا رضایی» مادر «محمد صدرا» نوزاد 30 روزه ای که تازه وارد زندگی شان در تهران شده است.
- دنیای قبل و بعد از تولد فرزندم بسیار با هم متفاوت است طوری که فکر نمی کردم اینقدر زندگی ام تغییر کند و از پس این مسئولیت بربیایم.
- پیش از اینکه مادر شوم احساس مسئولیتی نداشتم و روزهایم با بی حوصلگی و تکراری می گذشت ولی حالا هر روز با صدای نوزادم از خواب بیدار می شوم و از داشتن این نعمت که به زندگی ام روح دوباره داده خدا را شکر می کنم.
- به همه همسالانم پیشنهاد می کنم فرزنددار شدن را به تاخیر نیندازند، من هم قبل از مادرشدن خیلی نگران بودم اما به نظرم شرایط خیلی عوض می شود.
- درست است برخی می گویند هزینه های فرزنددار شدن بالاست ما نیز از نظر مالی در شرایط متوسط جامعه قرار داریم و گاهی تمام پولی که همسرم به عنوان خرجی به من می دهد صرف خرید لباس، اسباب بازی یا پس انداز برای آینده نوزادم می شود اما داریم هزینه هایمان را مدیریت می کنیم و لَنگ نمانده ایم.
**چرا پولداران هم میلی ندارند؟
وقتی موضوع دلایل کم شدن حس فرزندآوری مطرح می شود، بیشتر افراد حتی نخبگان و مسئولان جامعه موضوع مشکلات اقتصادی را به عنوان مهمترین عوامل مطرح می کنند؛ بیراه هم نیست و برخی از طبقات جامعه بشدت درگیر این موضوع می شوند اما در عین حال کمتر به این پرسش پاسخ داده می شود که چرا نرخ زادآوری براساس آمارها و نیز واقعیت های موجود، در طبقات مرفه و پولداری که مشکل معیشت ندارند، پایین تر از سایر طبقات جامعه است.
به نظر می رسد که غیر از مسائل اقتصادی، مولفه های مهم دیگری نیز وجود دارند که باید در جای خودشان دیده شوند؛ به این منظور به سراغ چند جامعه شناس نیز رفته ایم که پاسخ هایشان به صورت خلاصه به شرح زیر مطرح می شود:
*«مریم سادات ظهوریان»، جامعه شناس و کارشناس خانواده درمانی:
- بعضی زوج ها قبل از تجربه حسن پدر و مادر شدن، از آوردن فرزند می ترسند، وجود آن را مانع آزادی های مطلق می دانند از این رو سعی می کنند فرزندآوری را به تاخیر بیاندازند که این نوع نگاه کردن به زندگی بسیار خودخواهانه و سلیقه ای بر می گردد که در جامعه شاهد رواج آن هستیم.
- البته برخی والدین به دلیل اینکه از جایگاه خودشان احساس رضایت ندارند ترجیح می دهند موجود دیگری را به این دنیا اضافه نکنند و فکر می کنند کار درستی هم می کنند، درصورتی که تجربه اثبات کرده آمدن فرزند، زندگی زوج ها و حتی شخصیت شان را هم تغییر می دهد و احساس رضایتمندی شان را بالا می برد.
- کسانی که به بلوغ انسانی و اجتماعی نرسیده باشند خودشان را با یک موجود غیرانسان مقایسه می کنند که این نوع تفکر منجر به نگهداشتن حیوانات خانگی به جای فرزند هم می شود.
- انتظارها و توقع ها نسبت به گذشته متفاوت شده و تغییراتی در شیوه های زندگی به وجود آمده که ناشی از تغییر سبک زندگی است و نشان می دهد در فعالیت های فرهنگی در این زمینه کم کار کرده ایم یا کار کارشناسی نکرده ایم.
- در گذشته به فرزندان به عنوان سرمایه های معنوی و مادی نگاه می شد، تغییر سبک زندگی به گونه ای رقم خورده است که از نظر بسیاری از زوج ها فرزندان نه تنها نمی توانند برای والدین پشتیبان یا کمک خرج شوند بلکه سرمایه بَر نیز تلقی می شوند.
- برخی والدین به گمان خودشان خیلی نگران آینده فرزندانشان هستند و هرچه دارند از لحاظ مادی و معنوی را در اختیار فرزندانشان قرار می دهند، حتی اگر فرزند آنان برای مهاجرت و تحصیل کنارشان نباشند حاضرند به آن تن دهند و بعد همین رویه ها علتی می شود برای اینکه بچه دار شدن خوب نیست.
- البته بخش اقتصادی را نباید نادیده گرفت و مدیریت فکری و فرهنگی مسائل اقتصادی هم از جمله دیگر راهکارهای برون رفت از کاهش فرزندآوری است.
- کسانی که پدر یا مادر شده اند حتما تایید می کنند فرزند می تواند بخشی از نیازهای روحی و عاطفی انسان را پاسخ دهد.
*«جعفر اردبیلی» جامعه شناس و کارشناس خانواده:
- درآمد و توانایی مالی، نیاز به فرزند و سوگیری فرهنگی در زمینه زادآوری باید به صورت ریشه ای و در سطح و جایگاه کلان جامعه مورد توجه قرار گیرد.
- مسائل اجتماعی در این زمینه از مسائل اقتصادی به عنوان دلایل کاهش بی میلی به فرزندآوری مهمتر هستند؛ هنوز افزایش تولد در روستاها بیشتر از شهرهاست با آنکه مشکلات معیشتی آنان بیشتر است.
- در طبقه بالای جامعه که مشکلات اقتصادی ندارند هم بی میلی وجود دارد، این افراد نگرانی هایی از جمله اینکه فرزند مانع سفر، تفریح و آزادی های فرد می شود مطرح است.
- رسانه ها، دانشگاهها و مراکز آموزشی و فرهنگی در این زمینه خیلی ضعیف عمل کرده اند و از این پس خلاء ها باید جبران شود؛ البته به شکل کاملا کارشناسی و حرفه ای، نه فعالیت هایی که ممکن است اثر منفی نیز داشته باشد..
* «محمد حیدرپور» جامعه شناس فرهنگی:
- برخی افراد می گویند نمی خواهند یک موجود زنده را در این شرایط به دنیا بیاورند و از نظر خودشان دارند با عقلانیت تصمیم می گیرند، که علت های فرهنگی و اجتماعی این پدیده نیز باید واکاوی علمی شود.
- برخی افراد با آوردن حیوانات خانگی به خانواده، خود را مشغول می کنند؛ در حالی که هر مقوله ای در جای خودش قرار دارد و نباید نگهداری حیوانات را جایگزین بچه کرد، که این کار در جهان خلقت، شدنی هم نیست.
* «سید محسن میرطالبی» کارشناس مذهبی و دارای مدرک دکتری مهندسی فرهنگی:
- به طور قطع مسائل اقتصادی برای عده ای مهم است اما این مشکلات در قدیم هم بود اما معتقد بودند« هرآنکس که نان دهد، دندان دهد» و بعد از تجربه بچه دار شدن هم می فهمیدند که اشتباه نکرده اند؛ اساسا هیچ حس و میلی جای نقش پدری یا مادری را در جهان نمی گیرد.
- از نظر دیدگاه روانشناسی تا زمانی که فرزندی وارد زندگی نشود زوج ها به آن تعهد، صمیمیت، مودت و احساس مسئولیت واقعی نمی رسند، همچنین اگر زمان فرزندآوری طولانی شود زوج ها دیگر حوصله یا رغبتی برای آوردن فرزند نخواهند داشت.
- برخی افراد غیرمتخصص توصیه هایی به زوج ها می کنند که اشتباه است اما تاثیر خودش را می گذارد؛ برخی می گویند «تا زندگیتان پایدار نشده بچه دار نشوید و صبور باشید»؛ درست است که باید همه تلاش ها برای انتخاب همسر به کار گرفت تا زندگی به شکست نرسد اما بعد از یک مدت که زندگی پایدار شد بهتر است فرزند وارد زندگی شود تا زندگی را معنا و رنگ دهد.
خبرنگاران ایرنا در این گزارش سعی کردند در گفت وگو با چند شهروند، نقطه نظرهای واقعی که بیان کرده اند را به دور از هرگونه کلیشه و شعاری ارائه دهند و نظر تصمیم گیران فرهنگی را نیز به این موضوع نیز معطوف کنند که غیر از مسائل اقتصادی که باید اصلاح شوند تا در افزایش آمار ازدواج و فرزندآوری هم تاثیر خود را بگذارند، به صورت علمی به مسائل غیراقتصادی و مولفه های اجتماعی و فرهنگی آن نیز باید پرداخت.
منبع: ایرنا