جامعه پویا-زیر آسمان این شهر و در همسایگی هرکدام از ما، زنانی هستند که رشته زندگی شان گره خورده و برای اینکه بتوانند چرخ زندگی را بچرخانند کمر همت بستهاند؛ زنانی که علاوه برحمل بار سنگین معیشت، باید سایه نگاه های نامتعارف و قضاوت های تنگ نظرانه برخی افراد را هم تحمل کنند.
به چهره معصومانه دختر و پسر خود نگاهی می اندازد و می گوید: همسرم معتاد بود. چندین بار در مرکز ترک اعتیاد بستری شد، اما به محض بیرون آمدن باز همان آش بود و همان کاسه.تا این که در روز زرد پاییزی رفت و دیگر او را ندیدیم. من ماندم و فرزندان قد و نیم قد و بار زندگی. ساز ناکوک زندگی را با کوک های چرخ خیاطی هم آوا کردم و کم کم رخت خوشبختی و شادی را بر تن زندگی دوختم.
این داستان زنانی است که با هزار دلیل ناخواسته از جمله حادثه، طلاق، اعتیاد و تجرد، یکه و تنها نان آور خانه هستند و در این مسیر رنج ها، حرف ها و آزارهای بسیار می بینند که بنا به گفته «سوسن باستانی» معاون بررسی های راهبردی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری، در حال حاضر ٧٠ درصد زنان سرپرست خانوار به دلیل فوت همسر،١٠ درصد دیگر به خاطر طلاق، 8 درصد به دلیل تجرد قطعی خودسرپرست و مابقی زنان بدسرپرست هستند.
باستانی ادامه داد: براساس سرشماری سال ٩5، درصد زنان سرپرست خانوار در سال ٩٠ حدود 12.1 درصد بوده که این نرخ در سال ٩5 به 12.6درصد رسیده است که از رشد نیم درصدی حکایت دارد.
رشد چشمگیر زنان سرپرست خانوار، متولیان امر را به بحث اشتغال و توانمندسازی اقتصادی آنان معطوف داشته است اما نکته مهم تری که همواره سوهان روح این قشر از جامعه می شود و گاه آنان را از ادامه مسیر باز می دارد، نگاه های کورکورانه و متعصبانه ای است که پیکر نحیف زنان تنها و سرپرست خانوار را خراش می دهد.
** فرار به کنج خانه از نگاه های تنگ نظرانه
زنان بی سرپرست و نان آورخانه، در سایه قضاوت های تنگ نظرانه برخی افراد جامعه، همواره با احساس ناامنی و تحقیر رو به رو هستند؛ قضاوت هایی که از داخل خانواده آغاز و به سطح جامعه کشیده می شود.
یکی از زنان نان آور در این باره گفت: با هزار سختی و دردسر از زندگی پر درد و رنج با همسری معتاد جدا شدم و به امید راحتی و آسایش به خانه پدری بازگشتم تا زیر سایه آنان بتوانم طعم خوشبختی را به فرزندانم بچشانم اما هنوز مُهر طلاق من خشک نشده بود که نگاه های سنگین و سوال های بی معنا از خانواده شروع و به محل کشیده شد.
«هر جا می رفتم با نگاه مردانی روبه رو بودم که جسمی بی صاحب را روبه روی خود می دیدند و با هدف های شوم نمایش خیرخواهی داشتند. به ناچار و از ترس حرف حدیث مردم به کنج خانه پناه بردم.»
در سایه قضاوت های تنگ نظرانه برخی افراد جامعه نسبت به طلاق و زنان بیوه، درصد بالایی از این زنان با محدودیت های اجتماعی، احساس ناامنی و تحقیر روبه رو هستند که موجب می شود از حضور در جمع هایی نظیر فامیل گریزان باشند.
این زنان حتی از طعنه ها و متلک های برخی اهالی محل معذب هستند و در معرض انواع سوء نیت ها و آزارهای دیگران قرار می گیرند و صدمه می بینند؛ در واقع بیش از سایر اقشار جامعه در معرض خشونت و انواع ناامنی هستند.
برخی از زنان خودسرپرست، میان اعضای خانواده خود نیز دچار بحران هستند چرا که بر اساس نگاه سنتی حاکم بر خانواده ها، پس از بازگشت به خانه پدری، دیگر به او به چشم دختری مجرد و آزاد نمی نگرند و محدودیت های بیشتری را در رفت و آمد و اشتغال به کار برای او قایل می شوند.
به خاطر وجود فرهنگ نگاه سنگین ترحم، غیرت و ناموس پرستی خانواده ها، بعضی از این زنان شرایط فرهنگی و اجتماعی حضور در جامعه را از دست می دهند و در این مسیر متحمل آسیب های روحی و روانی و مادی می شوند.
به همین دلیل علاوه بر راهکارهای مناسب اقتصادی برای بانوی سرپرست خانوار، فرهنگ سازی و ایجاد آموزش مهارت های زندگی به خانواده ها در اولویت قرار دارد تا نگاه افراد نسبت به این زنان تغییر کند و دیگر به نگاه بدن بی صاحب به آن ننگرند.
منبع: ایرنا