جامعه پویا-مصرف زیاد یا پرمصرفی و بد مصرفی مشکل مردم است یا به ساختار جامعه برمی گردد، فرهنگ مردم باید تغییر کند یا تغییر رفتار کفایت می کند. اینها موضوعاتی است که در گفت وگو با دکتر «مجید صفارنیا» روان شناس اجتماعی و استاد دانشگاه بررسی و تحلیل شده است.
دکتر «مجید صفارنیا» روانشناس اجتماعی و استاد دانشگاه گفت: ما مردم ایران مردم پرمصرفی هستیم ولی فقط بخشی از این پرمصرفی به رفتار مصرف کننده باز میگردد؛ یعنی نگرشها شناخت و اعتقادات و بخش دیگر به طراحی و اصول طراحی شده توسط حکومت برمی گردد؛ مثلاً زمانی که لولههای شما تلفات آب دارد یا ماشین پرمصرف در کشور تولید میکنید، مردم چگونه باید صرفه جویی کنند؟ وقتی خانهای میسازید که استاندارد مصرف در آن رعایت نشده است، من به عنوان مصرف کننده باید چه کار کنم؟
وی افزود: اینکه من پرمصرف هستم یا مصرف کننده بدی هستم ربط مستقیمی به ساختار کلان جامعه دارد. یعنی وقتی صحبت از صرفه جویی میکنیم ساختارمردم آن کشورها هم بر مبنای صرفه جویی است.
«واقعیت این است که مردم مقصر نیستند؛ چراکه طراحی و ساختاری که حکمرانی یک کشور اداره آن را به عهده دارد، وقتی نامطلوب است، مردم پرمصرف هستند. ماشین پرمصرف، موتورسیکلت پرمصرف، سیستمی که پرتی توزیع و انتقال دارد، و اینکه هنوز که هنوز است و در سال ۲۰۱۹ در برخی از پمپ بنزینهای ما شلینگ بنزین سنسور ندارد، برخی از ایرادات بزرگ ما در طراحی و ساختار هستند. باید آموزش و پرورش راهکارهایی را در کتابهای درسی در رابطه با مفاهیم صرفه جویی و قناعت به دانش آموزان آموزش بدهد. یا ائمه جماعت باید به سیره زندگی پیامبران و امامان ما و و سبک زندگی صرفه جویانه آنان به این شکل اشاره کنند. آموزش رسمی (دولت و حکومت) و غیررسمی (خانواده) باید دوشادوش هم باشند».
صفارنیا خاطر نشان کرد: در سیستمهای بوروکراسی و اداری ما ولنگاری و پرتی و اتلاف منابع هست که به دلیل آن نمیشود از مردم انتظار بعید داشت. شما وقتی مسکن مهر میسازید که نه عایق حراتی و نه برودتی دارد، آن آدم برای سرد و گرم کردن خودش راههایی را به کار میبرد که لزوماً استاندارد نیست. در سیستمهای بوروکراسی و اداری ما ولنگاری و پرتی و اتلاف منابع هست که به دلیل آن نمیشود از مردم انتظار بعید داشت. شما وقتی مسکن مهر میسازید که نه عایق حراتی و نه برودتی دارد، آن آدم برای سرد و گرم کردن خودش راههایی را به کار میبرد که لزوماً استاندارد نیست.
وی با اشاره به برخی مقایسههای ایران با چین، گفت: ما اصلاً با چینیها قابل مقایسه نیستیم. چینیها مردمی فقیر هستند که خیلی از موجوات زنده را به عنوان غذا مصرف میکنند. اما ما منبع غنی نفت و گاز و انرژی خورشیدی و زغال سنگ را داریم. اما چین یک کشور یک میلیارد و سی صد میلیونی است و کجا با یک کشور ۸۰ میلیونی قابل مقایسه است؟
فرهنگ سازی حلقه مفقود مصرف
این استاد دانشگاه تصریح کرد: گرانیهای اخیر باعث درست مصرف کردن در بین مردم ما شده است. یعنی گرانیها باعث شده است تا تلاش زیادی که ما (برنامه ریزان) باید در ارائه الگوهای رفتاری میکردیم و آموزش زیادی که باید میدادیم، خود به خود ایجاد شود. مردم میزان پرت نان و آب و برنجشان و… نسبت به گذشته و سالهای قبل بسیار کمتر شده؛ چون تحریمها باعث سوق دادن بخش بیشتری از مردم به سمت فقر شده است. مسافرتهای داخلی و به ویژه خارجی یا تجملات در زندگی مردم کمتر شده است؛ حتی رفت و آمد و نقش سنتی سفرههای ایرانی، کمرنگتر شده، ریخت و پاش ها کمتر شده و چیزهایی از سبد مصرف مردم حذف شده است؛ در یک سری از دهکها حتی مصرف گوشت هم کمرنگ یا حذف شده است.
وی فزود: ضمن اینکه باید بدانیم مردم ما وقتی پیام صرفه جویی میشنوند، آن را به مثابه هشداری از گران شدن یک چیز میدانند، چون نوعی از بی اعتمادی به دلیل پایین بودن استانداردهای سلامت اجتماعی در بین مردم هست؛ در نتیجه اصلاً رعایت نمیکنند و یک عکس العمل و بازخورد منفی هم نسبت به هشدارهای کاهش مصرف وجود دارد».
صفارنیا گفت: تغییر دادن باور و نگرش مردم ساده نیست. مثالش این است که من اگر یک موتور سوار را نشان بدهم که بدون کلاه ایمنی به دیواری خورده و بر زمین افتاده است، این گونه مردم کلاه ایمنی بر سر نمیگذارند. یعنی تغییر این نگرش کار سختی است که با یک نمایش ساده محقق نمیشود. ما در استراتژیهای فرهنگی و آموزشی مان بد عمل کردهایم و از متخصصین استفاده نکردهایم یعنی از اهل فن استفاده نکردهایم؛ یا اگر استفاده کردهایم آنان این مسائل را بلد نبودهاند. اما در بحث صرفه جویی انرژی باید یکسری عوامل سیاستگذاری داشته باشیم و سیاستهای منسجم و محکم. ضمن اینکه باید یک سری آموزشهای فردی را داشته باشیم. در کدام کتاب درسی ما امروز راجع به صرفه جویی انرژی و درست مصرف کردن، مطلب هست؟
این روانشناس اجتماعی بیان داشت: شما اگر به دنبال تغییر رفتار هستید با یک تیزر و تبلیغ شاید بتوانید تغییر ایجاد کنید ولی ماندگاری اش کوتاه است؛ مثلاً الان ممکن است تبلیغات کاهش مصرف برق اثر کند اما به مرور که هوا خنکتر و این بحران رد شود، مردم صرفه جویی را فراموش میکنند چون جزئی از فرهنگشان نشده است.
«بنابراین تغییر رفتار با تغییر فرهنگ متفاوت است. تغییر فرهنگ ایجاد کردن، نیاز به زمانی طولانی دارد (شاید بیست تا سی سال) و اینکه ما باید به صورت مداوم بر این مساله تمرکز و در این زمینه کار کنیم. یعنی آموزشهای ما باید از پیش دبستانی آغاز و تا دانشگاه ادامه یابد. ضمن اینکه ما باید ساختار را طوری طراحی کنیم که در آن صرفه جویی وجود داشته باشد. نظارتها را زیاد کنیم. ساختمان ما تا ماشین لباسشویی و کولر و ماشینهایمان باید استاندارند باشند تا مصرف پایین بیاید».