پیشنهادات ما
فرزند آوری دغدغه زندگی‌های مدرن

فرزند آوری دغدغه زندگی‌های مدرن

«محسن عبدالوهاب» کارگردان و فیلمنامه نویسی است که سابقه تقریباً چهار دهه‌ای (سابقه فعالیت سینمایی وی به سال ۱۳۵۹ و تدوین فیلم‌های داستانی و مستند بازمی گردد) در سینما را در کارنامه دارد. کارگردانی است که تجربه حضور در بسیاری از قسمت‌های سینمای از جمله تدوین، مجری طرح، منشی صحنه، فیلمنامه نویس و دستیار کارگردان را دارد.

جامعه پویا-اگر پیش از این بچه دار شدن یکی از مهمترین دغدغه‌ها برای بسیاری از زوج‌هایی که در سن باروری قرار دارند بود، اما امروزه این مساله برای برخی از افراد متاثر از عوامل مختلف تغییر یافته است.

مدرنیته که با تاکید بسیار پررنگش بر فردگرایی و ارجحیت خواسته‌های فردی پا به میدان گذاشت، همواره نیازها و خواسته‌های فردی را بر خواسته جمعی رجحان داده است؛ در نتیجه و در چنین احوالی تاکید بر فرزند آوری و جمع خانوادگی لزوماً ارزشمند نبوده و سلامت جسمی، روانی و میزان موفقیت فردی و مثال‌هایی از این دست، برای افراد ارزش محسوب می‌شود. بر این اساس برای بسیاری از زوج‌ها کیفیت زندگی خودشان و آمالی که به دنبال آن هستند نسبت به وظیفه سنتی شأن (تشکیل خانواده و فرزندآوری)، در اولویت قرار می‌گیرد.

مادامی که دو زوج در کلیت بحث سنت و مدرنیته در باب این موضوع با یکدیگر هم عقیده هستند (در اینجا؛ سنتی به معنای فرزندآوری و مدرنیته به معنای اولویت سایر ارزش‌ها نسبت به بچه دار شدن) دست کم در زندگی خانوادگی و دو نفره شأن مشکلی وجود ندارد. اما مشکلی زمانی آغاز می‌شود که یکی از زوجین سنتی می‌اندیشد و دیگری مدرن؛ یکی خواهان فرزندآوری است و برای آن توجیهات محکمی دارد و دیگری به هزار و یک دلیل پذیرفتنی و نپذیرفتنی نمی‌خواهد تا نقشش را بپذیرد؛ به لحاظ جامعه شناختی، عدم پذیرش نقش همواره فشاری را روی فرد وار خواهد ساخت. به عنوان مثال هستند همسرانی که ممکن است با طرز فکر هم کنار بیایند اما خانواده‌هایشان، فامیل و دوستان و بطور کلی جامعه، بر اساس ارزش‌هایش فشار خرد کننده‌ای را به آنها وارد خواهد ساخت. این چالش تلاش شده است که در فیلم به دنیا آمدن ساخته «محسن عبدالوهاب» به تصویر کشیده شود.

 

درباره فیلم

 

داستان فیلم به دنیا آمدن هم نمایشی از همین تناقض آرا و تنش‌های متعاقبی است که به این دلیل، در رابطه یک زوج روی می‌دهد؛ زنی با نقش و رویکردی سنتی که بچه می‌خواهد و مردی که برای همه نخواستن‌ها و پشت پا زدن‌ها به نقش عرفی و سنتی اش یعنی فرزندپروری، فلسفه خودش را دارد.

 

یکی از مهمترین نقاط مثبت فیلم از نظر مخاطبان درگیر نشدن این فیلم در کلیشه رایج مشکلات اقتصادی و نگاه کردن به این موضوع به عنوان یک درگیری ذهنی و واقعی در جامعه امروز است که لزوماً هم ربطی به مشکلات معیشتی ندارد. در واقع عدم مشکلات اقتصادی نقش‌های اصلی و زندگی خانوادگی این زوج، علاوه بر دوری گزینی از کلیشه‌های مرسوم، فرصت تمرکز بر این موضوع به عنوان یک دغدغه ذهنی و متأثر از شرایط اجتماعی و فرهنگی را می‌دهد؛ نکته‌ای که شاید کمتر در دنبال کردن این بحث شاهد آن بوده‌ایم. دوری گزینی از کلیشه‌های مرسوم، فرصت تمرکز بر این موضوع به عنوان یک دغدغه ذهنی و متأثر از شرایط اجتماعی و فرهنگی را می‌دهد؛ نکته‌ای که شاید کمتر در دنبال کردن این بحث شاهد آن بوده‌ایم.

 

در واقع یکی از استدلال‌هایی که زوج‌های مخالف فرزندپروری در مقابل رویکرد سنتی مطرح می‌سازند، توجه‌های اساسی به روان و شخصیت، و خلق و بوجود آوردن یک موجود و انسان است و در مقابل رویکرد ذهنی سنتی که بحث‌های مالی را حاشیه‌ای دیده و هر آن کس که دندان دهد نان دهد را بیان می‌سازند، فارغ از مسائل و وسایل معیشتی، روح و روان و علت وجودی چنین تصمیمی را به چالش می کشند؛ مسأله‌ای که شاید در قرن گذشته محلی از اعراب نداشت.

 

 

 

فیلم‌های آپارتمانی

 

یکی از مهمترین نقاط ضعف فیلم، مساله شکل پذیرش و کنار آمدن نماینده تفکر مدرن، یعنی مرد، در مقابل زن سنتی و تسلیم او شدن برای فرزندآوری است که به دلیل شکل و ماهیتش، همه فلسفه‌های چیده شده قبلی را فراموش می‌کند و این برای مخاطبی که تا اینجا با دلیل و استدلال (هرچند احساسی از سوی دوطرف) جلو آمده و حتی در برخی جاها همزادپنداری کرده و یکی را محق در بحث دانسته است، خوشایند نیست؛ چرا که به ناگاه و به یکباره با پذیرشی به یک باره از سوی مرد مواجه می‌شود؛ پذیرشی که به هیچ عنوان همسو با مخالفت‌های پیشینش نیست.

 

تکرار محتوا بدون وجود خلاقیت، یکی دیگر از نقدهایی است که به فیلم به دنیا آمدن وارد شده است. چنانچه تاکید بر حضور در خانه به عنوان لوکیشن اصلی برای در کنار هم قرار گرفتن یک زوج، باعث تشدید انتقادات مبنی بر تکرار ساخت فیلم‌های آپارتمانی (منظور فیلم‌هایی است که با هزینه کم و جلوه‌ای تئاترگونه صرفاً در یک آپارتمان یا خانه یا یک لوکیشن ثابت ساخته می‌شوند) است.

 

محمد حسین قلی پور (منتقد) در این باره می‌نویسد: به دلیل لکنت‌های فرمی ای که در فیلم وجود دارد، درونمایه داستان بی اثر است و بی اهمیت. دغدغه‌های فرهاد برای بیننده مضحک به نظر می‌رسد و انگار همه از ابتدا می‌دانند قرار نیست اتفاق خاصی در پایان فیلم رخ دهد. از بازیگر و کارگردان گرفته تا بیننده.

 

براین اساس و به دلیل مجموعه‌ای از عوامل فیلم به دنیا آمدن در زمان اکران خود نتوانست تا به فروشی بیش از ۱۲۹ میلیون دست پیدا کند.

 

چنانچه محمد احمدی تهیه‌کننده این فیلم در این باره می‌نویسد: واقعیت این است که «به دنیا آمدن» فیلم گیشه نیست هرچند باور دارم که فیلم خوب و سالمی است و ساختار، کارگردانی، بازی‌ها خوب و… دارد و همه ارکان آن استاندارد هستند اما مساله این است که پتانسیل فروش بالا را ندارد. البته مطمئنم که اگر مخاطب به تماشای آن بنشیند، حتماً از آن راضی خواهد بود چرا که یک فیلم اجتماعی جدی خوب است اما در مجموع فیلمی نیست که بگوییم هر زمان که اکران شود می‌تواند به فروش خوبی برسد و ما به این مساله آگاه بودیم به همین دلیل این فیلم حدود سه سال باقی ماند.

 

سینمای دغدغه مند

 

دست گذاشتن روی سوژه تولد در سینمای ایران جدید نیست و پیش از این نیز در آثار دیگران تکرار شده است؛ آثاری که البته کمتر بدون سوگیری و بیان نظر و تمایل فیلمساز بوده‌اند، و غالباً به سمت یک کفه متمایل شده‌اند.

 

«محسن عبدالوهاب» کارگردان و فیلمنامه نویسی است که سابقه تقریباً چهار دهه‌ای (سابقه فعالیت سینمایی وی به سال ۱۳۵۹ و تدوین فیلم‌های داستانی و مستند بازمی گردد) در سینما را در کارنامه دارد. کارگردانی است که تجربه حضور در بسیاری از قسمت‌های سینمای از جمله تدوین، مجری طرح، منشی صحنه، فیلمنامه نویس و دستیار کارگردان را دارد.

 

عبدالوهاب در منظر نقد و دیدگاه منتقدان کارگردانی دغدغه مند محسوب می‌شود؛ کسی که همواره هدفی و حرفی برای گفتن و دغدغه‌ای برای بیان و مرتفع شدن دارد. بی ادعا بودن و بیان مطالب پیچیده در ظاهری ساده و همه فهم، از جمله نکات قابل تقدیری است که در باب عبدالوهاب و به جهت حرفه‌ای درباره وی مطرح می‌شود. بی ادعا بودن و بیان مطالب پیچیده در ظاهری ساده و همه فهم، از جمله نکات قابل تقدیری است که در باب عبدالوهاب و به جهت حرفه‌ای درباره وی مطرح می‌شود.

 

«هدایت هاشمی» از جمله بازیگرانی است که به رغم سابقه فعالیتی بیش از دو دهه (از سال ۱۳۷۷ تا کنون) شهرتی متاخر دارد و آن هم مرهون تلویزیون و بازی در مجموعه‌های پرطرفداری چون چک برگشتی و پایتخت‌های ۳ و ۴ است. این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون یک نکته قوت و برجستگی نسبت به سایرین دارد و آن هم توانایی وی برای ارائه طیفی از نقش‌ها است؛ از نقش‌هایی کاملاً جدی تا نقش‌هایی نه چندان جدی و بازی در ژانر کمدی. بازی روان و باورپذیر هاشمی باعث شده است تا کیفیت حضور وی در دو فیلم جدیدش «زندانی ها» و «به دنیا آمدن» نظر مثبتی را بخود جلب کند.

 

البته بازی «الهام کردا» به عنوان نقش اول زن فیلم هم البته جای تقدیر دارد و حس و و حال زنانه نقش اش، پری، قدرت همزادپنداری زنانه را برای مخاطب ایجاد می‌کند.

 

«رخشان بنی اعتماد» کارگردان قدیمی و یکی از زنان دغدغه مند سینمای ایران که سابقه همکاری و فیلمسازی مشترک با عبدالوهاب را دارد، درباره این فیلم نوشته است: «به دنیا آمدن» روایت به ظاهر ساده و در عین حال بسیار عمیق از تردیدها و ترس‌های انسان معاصر از جهان پرخشونت و پر اضطراب کنونی است. درد آگاهی در برخورد با واقعیت‌های پیرامونی، بغض فرو خفته طیف وسیعی از طبقات میانی جامعه است. طیفی که به حقوق شهروندی و انسانی خود اشراف دارد و تناقضات و تضادهای ساختار اجتماعی را با استانداردهای حداقلی می‌شناسد. فشار اقتصادی را با سرخ کردن صورت خود به سیلی تحمل تاب می‌آورد. چگونگی تربیت فرزند برایش چشم انداز مشخصی دارد و بچه دارشدن برایش معنای صرف تولید مثل ندارد. به حرف بی ربط هرآن کس که دندان دهد نان دهد اعتقاد ندارد و جز خوردن و پس دادن، به چگونگی رشد و پرورش بچه خود فکر می‌کند.

 

 

پیشنهادات ما
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.