جامعه پویا - سریال یاغی با تولد یک قهرمان به نام جاوید که علی شادمان بسیار در آن خوش درخشیده است در شبکه خانگی پخش می شود.
قصه جذاب و گیرا، قهرمانی مظلوم و تلاشگر ، زمین های کثیف و خانه های تودرتو ، بی غذایی ، کشتی خاکی و بی پولی ، مواد، راه زنی و دزدی و اسی قلکی که ماننده تناردیه خون بچه های فقیر و بدبخت و مافنگی جنوب شهر را می مکد با فیلتر رنگی که محمدکارت به زندگی خاک گرفته جنوب شهرهای لیانشاپو را به خوبی می توان لمس کرد جذابیت های بی بدیل این سریال هستند.
فقط چند کیلومتر آنطرفتر زنی زیبا، با موهای طلایی ، ماسک های جورواجور برای صورت که هر بار استفاده از آن به اندازه هزینه یک ماه خوراک یک خانواده در لیانشامپو است و بهمن خانی که ناجی زندگی جاوید می شود و با همه دردهایش می خواهد که جاوید دردنکشد یک زندگی رویایی را نشان می دهد.
در این میان بهمن خان با بازی پارسا پیروزفر ، با آن چهره جذاب و فتوژنیک و هیکل برازنده با ثروتی که از پارو بالا می رود دردهایی دارد که پشت این ظاهر جذاب با آن زنجیر طلا در گردن که مخصوص مردهایی با تبختر زندگی لاکچری است از دردهای خاصی برای بیننده می گوید.
بهمن خان عاشق همسرش طلاست ، طلا اما دروغهایی برای شوهرش دارد پنهانکاری او را در ابتدا معرفی شخصیت طلا دیدیم او قمار می کند و بیلیاردبازی حرفه ای است که به شوهرش قول داده قمار نکند اما در روز جشن ازدواجشان دروغی بزرگ به شوهرش می گوید و مدعی می شود در سالن آرایش است در حالیکه در حال قمار بود ، شخصیت طلا را به ما نشان می دهد. سکانس معرفی طلا او را زنی عاشق قدرت و ثروت و دروغ معرفی می کند. آن هم در برابر عشق خالص بهمن خان.
رابطه نزدیک جاوید و بهمن خان در حالیکه همدیگر را با پسوند جان صدا می زنند نشان از قوی شدن رابطه عاطفی این دو می دهد. اما در این میان نجات طلا از اسیدپاشی به دست جاوید قطعا مرتبه جاوید را پیش بهمن خان بالا می برد. طلا از اینکه جاوید عاشق دختری به نام ابرا است خبر ندارد.
او و بهمن خان نمی دانند که جاوید می جنگد تا ابرا را به دست آورد اما تا رسیدن به قهرمانی تاب های زیادی برای جاوید خواهد بود.
این را چالش هایی که بعد از قهرمانی استان که به دست اورد دیدیم. جاوید حالا وارد قشری از جامعه شده است که بایدهای خودش را دارد. او باید قواعد بازی برای زندگی در میان این قشر و طبقه اجتماعی را یادبگیرد و با تلخی های آن آشنا شود.
او که در فقر و بدبختی به عشق دوران نوجوانی اش یعنی ابرا خیانت نکرد آیا حالا در اوج شهرت و جذابیت که همه المان های جذابیت را داراست حاضر می شود به بهمن خان خیانت کند؟
اما نکته اینجاست که آیا طلا می تواند در صورت پاسخ منفی جاوید او را از چشم بهمن خان بی اندازد؟
شخصیت جاوید نشان داده است او قهرمانی است که مورد هجمه قرار می گیرد اما حاضر نیست از زور خودش استفاده کند و سعی می کند با تلاش ظلم را جبران کند.
رسیدن به قهرمانی جهان برای جاوید که حالا از ابرا دور است آن هم با طلا زنی که به شوهرش دروغ می گوید و رحمان برادر بهمن خان که از اختلال شخصیت رنج می برد و نسبت به جاوید حسادت دارد قطعا چالش برانگیز خواهد بود و در این میان عاطی با بازی آبان عسگری خواهر جاوید همچنان نقش حامی برادرش را ایفا خواهد کرد و باید دید آیا قربانی این قهرمانی عاطی است ؟ یا جاوید قیدر قهرمانی را برای بازی نکردن در ظلم ثروتمندان رها خواهد کرد؟ یا در برابر آن طغیان می کند و همان یاغی می شود که روی بدنش هک کرده است ؟