جامعه پویا -سریال روزگارانی در چوکوروا یکی از سریال های پرکشش و مخاطب ترکیه ای است که داستان یک عشق نافرجام و تلاش برای رسیدن به آن را روایت می کند.
روزگارانی در چوکوروا داستان مثلث عشقی ییلماز ،زلیخا و دمیر است که با ورود زنی به نام مژگان به این سریال مثلث عشقی پیچیده تر میشود.
براساس داستان ، زلیخا و ییلماز دختر و پسرجوان وفقیری بودند که عاشق هم شدند اما ییلماز براثر یک اتفاق به زندان می افتد و در این میان دمیر که زلیخا را دیده و عاشق او شده با قول آزادی ییلماز به زلیخا نزدیک شده و به دروغ می گوید که دیگر ییلماز نیست و رفته وبعد با او ازدواج می کند. زلیخا به دمیر نمی گوید که از ییلماز باردار است و بچه به دنیا می آید و دمیر تصور می کند که پسر به دنیا آمده فرزند خود اوست. این درحالیست که مادر دمیر واقعیت را می داند اما پنهان می کند.
بعد از چند سال ورق برمی گردد و ییلماز از زندان آزاد شده وز لیخا را پیدا می کند او متوجه می شود زلیخا با دمیر ازدواج کرده و همین کینه ای عمیق در دل او بوجود می آورد. هرچند ییلماز تلاش می کند زلیخا را فراموش کند اما نمی تواند. او با زنی که پزشک است و ییلماز را دوست دارد ازدواج می کند وبه این ترتیب مژگان وارد زندگی ییلماز می شود. اما حسادت زنانه مژگان کار را برای ییلمازسخت تر می کند.
در نهایت عشق میان ییلماز و زلیخا آشکار شده و دمیر و مژگان تحت تاثیر این عشق قرار می گیرند. هرچند آنها بچه دارند اما عشق پرکششی که میان ییلماز و زلیخاست باعث می شود تا آنها چشم روی همه چیز ببندند و اختلاف میان دمیر و زلیخا شدت گرفته و زلیخا با شلیک گلوله به سمت دمیر او را تا آستانه مرگ می برد اما در نهایت دمیر زنده می ماند.
ییلماز که تصمیم به جدایی از مژگان گرفته این واقعیت را به او می گوید اما مژگان برای جلب توجه ییلماز دست به خودکشی می زند.
او در وان حمام رگ هر دوستش را می زند و خود را غرق می کند اما بیجه او را پیدا می کند.
آیا مژگان بعد از خودکشی می میرد؟
سریال روزگارانی در چوکوروا براساس یک داستان تاریخی ساخته شده و به طرفداری از یک عشق معصوم می پردازد و زلیخا و ییلماز را قربانی زیاده خواهی دیگران نشان می دهد بنابراین شخصیت های مثبت داستان و قهرمانان اصلی آن نمی توانند دست به اشتباهاتی بزنند که مخاطب را در موقعیت خشم از شخصیت قرار دهد. ضمن اینکه در طی داستان مژگان شخصیت حسودی است که رابطه ییلماز و زلیخا را به خطر می اندازد و برای عشق معصوم زلیخا دردسر ایجاد می کند بنابراین بر اساس اسلوب داستانی زلیخا ممکن نیست باعث خودکشی مژگان شود.
اگر مژگان با خودکشی جانش را از دست بدهد ییلماز و زلیخا دچار قضاوت از سوی مخاطب می شوند وبه نظر می رسد کارگردان و نویسنده قهرمانان داستان خود را فدای این انتخاب اشتباه نمی کنند. ضمن اینکه مخاطب دوست دارد عشق پیروز این نبرد نا برابر باشد و پیروزی هم به قهرمانی پاک نیاز دارد بنابراین به نظر نمی رسد مژگان بعد از خودکشی جانش را از دست بدهد.