جامعه پویا -سریال برف بی صدا می بارد به روزهای حساس خودش در فصل اول رسیده است. زوج شکیبا در یک تصادف فوت کرده اند و حالا پنج فرزند آنها گرفتار پیچ و تاب های زندگی هستند.
سیمین (الیکا عبدالرزاقی ) دختر بزرگ خانواده که از کودکی دچار حسادت به خواهرش نسرین ( مریم شیرازی ) است سعی می کند همه امور خانواده را برعهده بگیرد و نقش پدر و مادرش را ایفا کند درحالیکه پی در پی درحال اشتباه است و توانایی مراقبت از خانواده را ندارد. از طرفی اشتباهات او برای ایفای نقش بزرگتر خانواده باعث می شود زندگی شخصی او دچار چالش شود و نامزدش شهاب ( پوریا پورسرخ) او را رها می کند و به فرانسه می رود. سیمین دانشگاهش را هم ترک می کند. او در مدیریت شرکت پدرش هم اشتباهات فاحشی دارد و تحت تاثیر کیانی دشمن قسم خورده پدرش چک می کشد و دارایی شرکت را به باد می دهد.
او احمد (پاشا رستمی ) پسرعمه و معتمد پدرش را عامل این شکست می داند و نمی خواهد اشتباهاتش را قبول کند. از طرفی سیمین به رابطه نسرین و احمد نیز حسادت می کند. او برای بهم زدن رابطه خواهرش رازی را که پدرش خواسته بود فاش نکند و فاش می کند و می گوید که احمد رازی دارد که نسرین نمی داند همین ظن نسرین را بر می انگیزد اما رفتار مدبرانه عمه گوهر( پانته آ سیروس ) آبی روی آتش می شود و او فاش می کند پدر احمد شخصی به نان پرویز است که پدرش ساواکی بوده و پرویز را از زندگی گوهر خارج می کند احمد بدون پدر می ماند.
سیمین بیکار نمی نشیند و مدعی می شود پرویز باعث مرگ دایی خانواده و سقط برادر انها می شود اما این ادعای سیمین هم از سوی عمه گوهر رد می شود.
در این میان حبیب یا همان کیانی ( پوریا شکیبایی) از ضعفهای سیمین استفاده کرده و در حال تسویه کردن کینه قدیمی است که با پدر سیمین داشته است. حالا در این فراز و نشیب ها و شکست عاطفی سیمین به نظر می رسد گره های تازه در این سریال جذابیت آن را دو چندان کند.
کیانی از سیمین خواستگاری می کند
کیانی در حال نفوذ به زندگی شخصی سیمین است سیمین به گفته هیچکدام از اطرافیانش توجهی ندارد و به طور کامل به کیانی اعتماد کرده است یکی از فرضیه ها می تواند این باشد که سیمین تاپای سفره عقد با کیانی برد و اینجاست که سرو کله پرویز پیدا شود.
پرویز پدر حامد باید بعد از سالها بیاید تا دینی را که به خاطر عشق به گوهر داشته ادا کند.
احتمالا نقش پرویز را آتیلا پسیانی بازی کرده است. باتوجه به اینکه نام او در تیتراژ فصل اول سریال هست قاعدتا او باید در همین قسمت ها دیده شود.
هرچند ریتم سریال کند است و این کندی کلافگی زیادی را ایجاد کرده است اما سریالهایی با ریتم کند و تعداد قسمت های بالا باید داستانک هایی داشته باشند و فاش شدن راز گمشدن ناگهانی پرویز و مشخص شدن اینکه او فرزندی به نام احمد دارد احتمالا یکی از این داستانهاست.
آنطور که گوهر از پرویز می گوید او مردی است عاشق و ساده که به زور پدرش زندگی مشترک را ترک کرده است باید صبر کرد و دید حالا پرویز در این زندگی و بعد از سالها دینش را به گوهر و عطا ادا می کند و به یاری فرزندان عطا و بیرون کشیدن احمد از چنگال یک مرد طمع کار به نام کیانی می آید؟
این موضوع در قسمت های بعدی برف بی صدا می بارد مشخص خواهد شد.